مجله اینترنتی یستا

رسانه تخصصی اینترنتی یستا

ماجرای درخواست شهید شاهرخ ضرغام از یک سید

تبلیغات بنری

گروه فرهنگی یستا: برای تهیه وسایل به اهواز رفتم و به استانداری رسیدم و با دکتر چمران تماس گرفتم. گفتند: در جلسه ای هستند.

لحظاتی بعد درب ساختمان باز شد. دکتر شمران به همراه اعضای جلسه رفتند. سید مجتبی هاشمی برادر شاهرخ و ارومی پشت دکتر بودند.

بلند شدم و سلام کردم. شاهرخ خان را از قبل می شناختم. یکی از دوستانم مرا به شاهرخ معرفی کرد و گفت: آقا سید یکی از بچه های محل است.

شاهرخ برگشت و مرا در آغوش گرفت و گفت: ما همه سادات هستیم.

کمی صحبت کردیم. سپس فرمود: آقا ما در ذی الفقاری هستیم. آیا وقت دارید به ما سر بزنید؟

من هم گفتم در منطقه دیپ هاردان هستیم بیا آنجا خوشحال می شویم.

گفت: به خاطر فرزندان پیامبر آمدم.

چند روز بعد در سنگر خط مقدم نشسته بودم. یک جیپ نظامی از دور به سمت ما می آمد. او کاملاً هدف قرار گرفته بود. خیلی ترسیدم اما او به سلامت به خط ما رسید. وقتی دیدم SRK با تعدادی از دوستانش می آید شگفت زده شدم. خیلی خوشحال شدم.

بعد از کمی صحبت مرا از بچه ها جدا کرد و گفت: آقا من از شما یک خواهشی دارم. با تعجب پرسیدم: چی شده!! هر چه تو از من بخواهی، سریع صف می کشم.

لحظه ای مکث کرد و با صدایی کینه توز گفت: می خوام برام دعا کنی. من حتی بیشتر تعجب کردم. منتظر هر حرفی بودم جز این!

سپس ادامه داد و گفت: آقا، مادرت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، خدا نمازت را زود قبول کند. دعا کن عاقبت به خیر بشم!

کمی نگاهش کردم و گفتم: تو الان پیشتاست یعنی بالاخره خوب شدی!

گفت: نه آقا جان. بسیاری از مردم به اینجا می آیند و چیزی را تغییر نمی دهند. خدا باید دست ما را بگیرد.

سپس ایستاد و ادامه داد: برای من بهترین نتیجه این است که شهید شوم. می ترسم گواهینامه ام را از دست بدهم. تو باید برام دعا کنی

کنار خندق ایستاده بودم و به جیپ شاهرخ که دور می شد نگاه می کردم. واقعا روحیه مسیحایی امام با ایشان چه کرد؟ شاهرخ که من می شناسم کجا و این سردار رشید اسلام کجا؟

برگرفته از کتاب شاهرخ قهرمان انقلاب اسلامی
زندگینامه و خاطرات شهید شاهرخ درغم
راوی: جناب ابوالفضل الکاظمی
بیشتر بخوانید:
شهید معروفی در حرم امام رضا (علیه السلام) توبه کرد.
پاسخ جالب شهید شاهرخ ضرغام به سوالی درباره مرجعیت دینی
احمقی که رعب و وحشت را در دل بعثی ها کاشت
داستان مادری که خواب شهادت فرزندش را می دید

تبلیغات بنری

jahannews به نقل از یستا