به این ترتیب هویت مقتول فاش شد و کارآگاهان خانواده وی متوجه شدند که وی با یکی از دوستانش به نام حسن درگیر بوده است. پارک حسن جردین همان پارکی بود که جسد مقتول در آن پیدا شد. چند روز بعد از قتل در ورامین به اتهام حمل سلاح دستگیر شد و در بازجویی مشخص شد جنایتی که در پارک مرتکب شده است ادامه دارد.
وی گفت: من نگهبان بودم و روز حادثه مقتول به همراه دو تن از دوستانش نزد من آمدند. آنها می خواستند از زور استفاده کنند و با من دعوا کردند. چند بار مرا کتک زدند، اما مقاومت کردم. یکی از آنها اسلحه گرم به همراه داشت که در جریان درگیری روی زمین افتاد.
او نیز آن را برداشت و ناخودآگاه چندین گلوله شلیک کرد و به قربانی اصابت کرد و او را کشت. دوستانش جسدش را رها کرده و فرار کردند. به شدت مجروح شدم و به بیمارستان رفتم و وقتی از بیمارستان خارج شدم با اسلحه به قرچک رفتم اما در آنجا مأموران به من مشکوک شدند و در بازرسی بدنی اسلحه را کشف کردند و من را دستگیر کردند.
اگرچه متهم مدعی بود که مقتول و دوستانش قصد سیاه نمایی از وی را داشته اند، اما شواهد نشان می داد که تمامی سخنان وی دروغ بوده است.
در ادامه تحقیقات مشخص شد قاتل و مقتول با هم آشنایی داشته و قبلاً با هم اختلاف مالی داشته اند و همین اختلافات باعث درگیری و ارتکاب این جنایت شده است.
از سوی دیگر بررسی سوابق قاتل نشان داد که وی سابقه سرقت مسلحانه و آدم ربایی داشته و چهار ماه پیش از زندان آزاد شده است.
اما قاتل هیچگاه به تفاوت مالی اشاره نکرد اما در اعترافات پایانی خود گفت که اسلحه متعلق به او بوده و از آنجایی که پارکبان بوده برای امنیت خود آن را خریداری کرده است.
این مرد پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد و قضات دیوان عالی کشور نیز با این حکم موافقت کردند.
در این شرایط نام قاتل برای اعدام درج شد و قرار بود به زودی پای چوبه دار برود و انتقام بگیرد اما چند روز پیش وقتی شنید حکمش به زودی اجرا می شود، دلش عوض شد. حمله در زندان رخ داد و او فوت کرد و با مرگ قاتل پرونده این جنایت برای همیشه بسته شد.
مرگ قبل از مجازات
با بررسی پرونده های نوجوانان مشخص شد محکومان زیادی هستند که در داخل زندان و قبل از اجرای حکم به شدت وحشت زده شده اند که دچار سکته مغزی شده و جان خود را از دست داده اند.
یکی از این موارد مربوط به قتل یک جوان در پایتخت است. این پرونده دو سال پیش باز شد. در آن زمان پسر جوانی به نام ناصر ناپدید شد و ماموران یک مادر و دخترش را دستگیر کردند.
این دختر می گوید که در خیابان با ناصر آشنا شده و وقتی از ثروت او مطلع شده به همراه مادرش قصد سیاه نمایی از او را داشته اند. این مادر و دخترش ناصر را به بهانه فال قهوه به خانه خود کشانده و با ریختن مواد مخدر در قهوه، او را بیهوش کردند تا از خانواده اش اخاذی کنند، اما وقتی به چیزی نرسیدند. آنها مرد جوان را خفه کردند و جسد او را در بیابان اطراف جاده هراز انداختند.
پلیس مدت کوتاهی بعد آنها را دستگیر کرد و در دادگاه کیفری محاکمه شدند. مادر به جرم انتقام جویی به ۲۵ سال زندان و دخترش به جرم ارتکاب قتل به ۲۵ سال حبس محکوم شدند اما مدتی بعد که حکم زن میانسال آماده اجرا شد، بر اثر ارتکاب قتل جان باخت. سکته در زندان
سکته همسرش در زندان
قاتل دیگری که قبل از رفتن به چوبه دار در زندان بر اثر سکته درگذشت مردی بود که همسرش را به دلیل اعتیاد کشت.
این حادثه در 22 مرداد 1400 در شهر تبریز رخ داد. قاتل مرد معتاد شب حادثه به دلیل اعتیاد با همسرش درگیر شد.
آن شب زن جوان وقتی دید او مواد مخدر را ترک نمی کند به او گفت که از او جدا می شود. مرد معتاد با شنیدن این جمله عصبانی شد و همسرش را در مقابل چشمان دخترش با ضربات چاقو کشت.
او پس از انجام کار به عنوان مددکاری به زندان مرکزی تبریز منتقل شد و زمانی که مجازاتش قطعی شد و در یک قدمی مجازات قرار داشت، قلبش از کار افتاد و جان باخت.
اکبر خرمدین
مشهورترین قاتلی که قبل از اجرای حکم در زندان جان باخت، اکبر خرمدین بود.
پلیس او را در اواخر اردیبهشت 1400، چند ساعت پس از کشتن پسرش، بابک خرمدین، دستگیر کرد و جسد مثله شده اش را در سطل زباله در شهر اکباتان رها کرد.
بعدها مشخص شد که او سال ها قبل پسر، دختر و دامادش را کشته است.
این مرد پس از دستگیری و مرگ بر اثر سکته قلبی در زندان به سر می برد.
jahannews به نقل از یستا
مطالب مرتبط
افغانستان و ایران تفاهمنامه اتصال شبکههای اینترنت امضا کردند
آیا مدارس اصفهان فردا چهارشنبه (۵ دی ۱۴۰۳) تعطیل است؟
خروج نیروهای فرانسوی از جمهوری چاد (یکم دی ۱۴۰۳)