مجله اینترنتی یستا

رسانه تخصصی اینترنتی یستا

ماجرای مقتولی که قاتلش را بخشید

تبلیغات بنری

به گزارش سایت جهان نیوز به نقل از همشهری آنلاین، این حادثه تلخ شامگاه 27 مهر 1402 در شهرستان دیر واقع در استانداری بوشهر رخ داد. عامل این جنایت که جوانی 25 ساله است، مدتی پیش در یک کیوسک فلافل فروشی روی دریا باز کرده بود و مشغول تجارت بود.

اما جوان دیگری از آن منطقه مخالفت کرد و گفت که این کیوسک نباید وجود داشته باشد. مدتی بود که بر سر جایگاه فلافل با هم دعوا می کردند تا اینکه روز حادثه فرا رسید. در آن روز دوباره بر سر غرفه با هم دعوا کردند تا اینکه مرد جوان وارد خانه آنها شد و با تفنگ شکاری بیرون آمد. او قصد ترساندن طرف مقابل را داشت که گلوله ای شلیک کرد اما گلوله به کودک خردسالی به نام حامد که از محل عبور می کرد اصابت کرد.

اگرچه حامد به مرکز درمانی منتقل شد. اما جراحات آنقدر جدی بود که جان باخت. در این پرونده عامل تیراندازی به اتهام قتل عمد دستگیر شد.

وی در بازجویی به تیراندازی مرگبار اعتراف کرد. اما او گفت که تیراندازی غیرعمدی بوده و او اصلاً مقتول را نمی‌شناسد و با او خصومتی برای شلیک به او نداشته است. متهم قتل گفت: چند وقت پیش یک کیوسک فلافل راه اندازی کردم اما یکی از اهالی منطقه گفت کیوسک نباید آنجا باشد.

چند وقت پیش بر سر این موضوع با هم اختلاف داشتیم و تا روز حادثه من را اذیت کردند، از روی عصبانیت یک اسلحه شکاری از خانه مان آوردم و مسلح کردم، اما نمی دانم آن گلوله چه بود. به سمت عابران شلیک کرد و این حادثه رخ داد.

بخشش؛ فقط به خاطر خدا

متهم در بازداشت به سر می برد و تحقیقات قضایی در خصوص این پرونده همچنان ادامه دارد، اما بازپرس پرونده و تعدادی از فعالان اجتماعی که از غیرعمد بودن این قتل مطلع شده بودند، سعی کردند به صورت مسالمت آمیز به پرونده خاتمه دهند و به آن خاتمه دهند.

اولیای دم حامد (مقتول) ابتدا بر اجرای دستورات قصاص اصرار داشتند اما با ادامه رایزنی ها در نهایت با عفو موافقت کردند و در حالی که پرونده هنوز در دادسرا بود رضایت نامه را امضا و عفو کردند. قاتل. . مادر مقتول در مصاحبه ای جزئیات بیشتری از تصمیم خود را بازگو کرد.

در مورد حامد صحبت کنید. چند سالش بود؟

پسرم 18 ساله و ورزشکار بود. روز حادثه او تازه از باشگاه خارج شده بود. او می خواست برای خودش بستنی بخرد از یک بستنی فروشی که در همان حوالی بود که به او شلیک کردند و این اتفاق افتاد.

آخرین باری که حامد را دیدی کی بود؟

روز قبل از تصادف. راستش وقتی حامد 5 ساله بود من و همسرم از هم جدا شدیم. پدر حامد ازدواج کرد و من و پسرم با هم زندگی می کردیم.

چطور تصمیم گرفتی قاتل پسرت را ببخشی؟

در ابتدا قصد ما اجرای قصاص بود و گفتیم قاتل باید مجازات شود. اما پس از آن تصمیم ما تغییر کرد. وقتی با همسر سابقم مشورت کردیم، گفت که از فوت حمید ناراحت شدیم، اما دوست نداشتم خانواده دیگری مثل ما غمگین باشند.

از سوی دیگر برای ما مشخص شد که قاتل قصد تیراندازی به حامد را نداشته، بلکه به صورت غیرعمد این قتل را انجام داده است. نکته دیگر اینکه ما متوجه شدیم که این حادثه به دلیل یک پایه فلافل رخ داده است. اما ما نمی خواستیم این خصومت و درگیری ادامه پیدا کند.

شنیده ام که حدود 20 نفر در این پرونده به دلیل درگیری هایی که پیش آمده دستگیر شده اند و می خواستیم همه با عفو قاتل آشتی کنند.

چرا از او خواستی که قاتل را ببخشد؟

ما چیزی نخواستیم و اعلام کردیم که فقط برای رضای خدا و برای آرامش فرزندمان می بخشیم.

آیا از تصمیمی که گرفتید راضی هستید؟

بله راضی هستم. روزی که رضایت نامه را امضا کردیم و تمام شد، کمی نگران بودم. پس با خودم گفتم پسرم نباید به این کار راضی باشد.

از خدا خواستم که نشانه ای به من نشان دهد تا رضایت حمید را جلب کنم. آن شب پسرم نزد من آمد و در حالی که خوشحال و خندان بود از تصمیمی که من و پدرش گرفته بودیم ابراز خرسندی کرد و همین حرکت کافی بود تا بدانیم کار درستی انجام داده ایم.

تبلیغات بنری

jahannews به نقل از یستا