درخواست کشتار مردم ایران یا کودتای نقاب

الف) انجام کودتای نظامی با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی با همکاری فرماندهان سابق ارتش شاهنشاهی، نیروهای ساواک، گروهک های ضد انقلاب و متحدان آمریکا در منطقه و دریافت کمک های مالی، نظامی و فنی. از آمریکا و حامیان و حامیانش.

ب) حمایت از طرح صدام برای حمله نظامی و تهاجم همه جانبه به ایران.

زبیگنیو برژینسکی (مشاور امنیت ملی کارتر) در خاطرات خود با اشاره به گفتگوهای خود با کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا و سایر اعضای کابینه وی بر لزوم انجام عملیات تلافی جویانه در برابر شکست تاپاس تاکید کرد و نوشت:

«…براون (وزیر دفاع آمریکا) و ترنر (رئیس سیا) توافق کردند که در صورت شکست مأموریت نجات (عملیات تاپاس) عملیات تلافی جویانه انجام دهند… اما در پایان در این گفتگوها، ما اجازه داشتیم برنامه‌هایی برای بررسی عملیات تلافی جویانه داشته باشیم، اما تصمیم برای اجرای این طرح‌ها به زمان بعدی موکول شد.»

اولا؛ کودتا و حمله نظامی دوم

اعترافات برخی از کودتاچیان بازداشت شده نقاب نیز نشان می دهد که این دو طرح یعنی کودتا و جنگ، موضوع بحث برنامه ریزان و استراتژیست های آمریکایی بوده و آنچه به عنوان محل اختلاف مطرح شده، اولویت و تأخیر آنها بوده است. در نهایت طرح کودتا که ارزان‌تر، مؤثرتر و سریع‌تر به نظر می‌رسید، اجرا شد و در صورت شکست آن، راه‌حل طولانی‌تر و پرهزینه‌تر یعنی تحمیل جنگ به صدام (که در حال تدارک آن بود) اجرا شد. برای بیش از یک سال) روی میز گذاشته شد.

در واقع، پس از سفر سرهنگ بازنشسته احسان بنی عماری (از سران کودتاچی) به پاریس، سفرای آمریکا و انگلیس در فرانسه با شاپور بختیار (آخرین نخست وزیر رژیم شاه) ملاقات کردند و اولویت کودتا را بر کودتا تعیین کردند. سایر طرح ها، نحوه اجرای آن و تاریخ وقوع آن

نام کودتا «نقاب» به معنای «نجات قیام بزرگ ایران» بود و یک شاخه نظامی به رهبری سپهبد سابق مهدی و سرتیپ سابق آیت محققی و یک جناح سیاسی به مسئولیت رضا مرزبان داشت. (سردبیر و مدیر مسئول مجله کیماش امروز) و القادیسی قرار بود به عنوان ستون اصلی آمریکا برای هدایت رژیم پس از کودتا به قدرت برسند. از این رو گروهی از اعوان و حامیان داخلی و خارجی به ویژه در منطقه آمریکا از بختیار حمایت مالی و نظامی کردند.

آمریکا، اسرائیل و دولت های اروپایی از کودتا حمایت می کنند

مارک گازروفسکی نویسنده و محقق مشهور آمریکایی در کتاب «کودتای ایران» که مجموعه مقالات و مصاحبه های وی با مقامات سیاسی، امنیتی و نظامی کشورهای مختلف است، درباره روابط خارجی بختیار می نویسد:

بختیار در این مدت با دولت های خارجی ارتباط داشت… از طریق تماس با سیا با آمریکا در تماس بود… به بنی امری گفت که ایالات متحده. دولت‌ها از عملیات نظامی او حمایت می‌کردند. بختیار نیز ارتباط خود را با عراق حفظ کرد و دولت‌های اسرائیل، انگلیس و فرانسه در تمام این مدت ارتباط داشتند.»

منوچهر رزم آرا یکی از یاران شاپور بختیار در مورد کمک مالی بختیار و میزان آن می نویسد:

«…اولین کسی که به دکتر بختیار کمک کرد شادروان اسدالله رشیدیان 4 بود، 500 هزار دلار داد، اعلیحضرت اشرف 500 یا 700 هزار دلار، الخیامی (یکی از عوامل دربار شاه) بود که داد. عربستان 700 هزار دلار

3-4 میلیون دلار داد، عراق حدود 60 میلیون دلار داد…»5

این افراد و نیروها یا نمایندگان آنها در شورای حامیان بختیار و کودتا حضور فعال داشتند. نصرخانی، یکی از خلبانانی که قبل از کودتا در جلسه ای با بختیار ملاقات کرد، در یکی از مصاحبه های حاضران در آن جلسه به شرح زیر گفت:

«…ساعت پنج عصر به منزل دکتر بختیار در پاریس رفتم، معاینه فیزیکی شدیم و بعد از آن علاوه بر دکتر، 6 نفر و 4 نفر دیگر هم بودند که یکی از آنها شناسایی شد برادر صدام اسامی کامل شرکت کنندگان در کودتا را می خواستند، به دلیل مخفی بودن اسامی با من مخالفت کردند و برادر صدام ناراحت بود و می خواست از اتاق خارج شود، اما با اصرار دکتر بختیار نشست و آقای صدام. قربانی فر اسامی و طرح کودتا 7 را به آنها داد

یکی از کارشناسان شرکت پخش بریتانیا (بریتیش رویال رسانه) در برنامه ای درباره تغییر نقاب در شبکه مذکور گفت:

«… حضور برزن التکریتی، معاون سازمان امنیت عراق، برادر صدام حسین، اعتراض خلبانان ایرانی را که می خواستند در کودتای نوژه شرکت کنند، برانگیخته است… این داستان بسیار جالبی است، یعنی بختیار در کارنامه سیاسی خود همسو با قدرت بود و حاضر به انجام هر کاری بود.

کارشناس دیگری از شبکه مذکور در همین برنامه افزود:

در آن طرح اولیه برای تصرف تهران، پیش‌بینی تعداد کشته‌شدگان در بمب‌گذاری‌ها رقم وحشتناکی بود…»

خود بختیار از گفتن همکاری با خونخوارترین دشمنان مردم ایران مانند صدام ابایی نداشت و اذعان داشت:

منافع مشترکی بین افکار من و دولت عراق (صدام) وجود دارد، زیرا ما هر دو با رژیم خمینی مخالفیم…

او در نامه ای وحشیانه از عراق می گوید:

ایران را نابود کن، اگر یکی دو میلیون ایرانی بمیرند، اشکالی ندارد، آرمان ما آرمان بزرگتری است…

شک و تردید خلبان به توصیه مادرش است

طبق برنامه ریزی های دقیق قرار بود در 27 تیرماه 59 تعدادی از خلبانان در پارک لاله تهران برای عزیمت به پایگاه هوایی شهید نوژه همدان تجمع کنند و بیش از 200 نفر از جمله منوچهر قربانفر در منزلی در حوالی جام جم تجمع کردند. لباس پوشیده. یونیفرم نظامی با دریافت سیگنال صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را به تصرف درآورد و از سوی دیگر هواپیماهای آماده پرواز برای بمباران اهداف تعیین شده در پایگاه هوایی شهید نوژه 8 همدان بودند.

اسناد منتشر شده حاکی از آن است که تمام نقشه های قبل از کودتا با دقت اجرا شده است تا اینکه سه روز قبل از موعد مقرر، یکی از خلبانان عملیات کودتا متوجه شد که مأموریتش بمباران خانه یک امام بوده است و به او گفته شد. که در حین عملیات این کودتا تا 5 میلیون نفر را می کشد. همین امر باعث شد تا در ساعات اولیه 27 تیرماه (چند ساعت قبل از شروع عملیات کودتا) به منزل آیت الله خامنه ای (امام جمعه تهران و نماینده مردم تهران در شورای اسلامی) برود. موضوع را افشا کند مسئله کودتا اگرچه برخی از نهادهای اطلاعاتی و امنیتی کشور تا حدودی از مفهوم کودتا آگاه بودند، اما از زمان دقیق و نحوه اجرای آن اطلاعی نداشتند.

به نظر می رسد خلبان مذکور در برابر ماهیت مأموریت و تعداد کشته شدگان متعجب و مردد بوده است، اما از ترس کودتاچیان نمی دانسته چه کند. در آن شب، او در مورد کودتا با مادرش صحبت کرد و مادرش او را تشویق کرد که از چنین جنایتی اجتناب کند و آن را به مقامات گزارش دهد. 9 سخنان مادرش آل طیار را بر آن داشت تا در نیمه شب چهارشنبه 27 تیر 1359 تصمیم خود را اتخاذ کند و هر خطری را برای افشای ماجرای کودتا بپذیرد.

سحرگاه همان روز، خلبانی زنگ منزل حضرت آیت الله خامنه ای، امام تهران را به صدا درآورد. خبر بزرگی بود قرار بود در همان شب حادثه خطرناکی رخ دهد که رژیم نوظهور جمهوری اسلامی را تهدید کرد.

حضرت آیت الله خامنه ای ماجرای دیدار خلبان با ایشان را در صبح آن روز تشریح کردند

او داد:

«…یک شب وقت اذان سحر دیدم خانه ما را می زنند… می گویند لشکری ​​آمد و گفت به تو ربطی دارد… شخصی را دیدم. به دیوار تکیه داده بود، اما حوصله اش سر رفته بود، گیج شده بود و سرش را گم کرده بود… گفتم: «چیزی از من داری؟» گفت: «بله.» داری میکنی؟ گفت: من کار دارم و فقط بهت میگم… یه جایی گوشه حیاط نشستیم… عوارض بی خوابی و سرگردانی تو خیابون و خستگی… در همان زمان هیجان و تعلیق در آن وجود داشت… اصل حرف او این بود که گفته می شد یک گروه اجتماعی در پایگاه همدان تشکیل شده و تصمیم به انجام کودتا گرفته شده است. .. و به خیلی ها پول دادند، به من هم دادند… جماران و چند جا را بمباران می کنند… پرسیدم این کودتا کی می شود؟ موضوع بسیار جدی است و باید آن را پیگیری کنیم…»10

به این ترتیب تمام آن تدارکات ده ها میلیون دلاری و حضور چندین کشور در منطقه و خارج از آن برای حمایت مالی، نظامی و لجستیکی و با وجود طراحی بسیار دقیق، اما به لطف خدا همین است. توطئه آمریکا شکست خورد و با شکست کودتای نوژه، پیشروی دوم، طرح توطئه علیه انقلاب و نظام اسلامی، یعنی جنگ تحمیلی صدام در دستور کار قرار گرفت که در تاریخ انجام شد. در مقیاس بزرگ برای حدود دو ماه و نیم. بعد.

_________________

1- اختیارات و اصول: خاطرات برژینسکی، مشاور امنیت ملی 1356-1360 – ترجمه مردیا ساقیان – وزارت امور خارجه – چاپ اول – 1389 2- کودتای نوجا – موسسه مطالعات و تحقیقات سیاسی – چاپ چهارم – بهار 1393 – صفحات 266 و 267 3- مارک گازیوروسکی – کودتای ایران – ترجمه بهرانج رجبی – نشر چشمی – 1398 – صفحه 120 4- فردی که در اسناد ساواک و همچنین منابع خارجی به جارو کردن سفارت انگلیس معروف بود و او یکی از عوامل کودتا

5 مرداد را در نظر بگیرید – فیلم مستندی از شاپور بختیار – به کارگردانی حسن یوسفی – خانه تولید جوان – صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 6 – عضو شبکه هشتم ساواک و دوست قدیمی منوچهر هاشمی رئیس آن اداره که متواری شد. پس از پیروزی انقلاب به غرب، اما سعی در نفوذ در امنیت و کارشکنی های تروریستی در جهت سرنگونی نظام داشت و مسئولیت بخش تدارکات کودتا و تهیه سلاح و مهمات به شبکه های آمریکایی و اسرائیلی را بر عهده داشت. پول، خانه، اتومبیل و سایر ملزومات خرابکاری در ایران – مؤسسه مطالعات و تحقیقات سیاسی – قبلی 9 – همان – نسخه های خطی افشاگر کودتا – صفحه 264 10 – همان – صفحات 266f.