مجله اینترنتی یستا

رسانه تخصصی اینترنتی یستا

۳۰ سال آوارگی بخاطر سرقت و قتل یک زن

تبلیغات بنری

به گزارش سایت جهان نیوز به نقل از رکنا، اوایل شهریور سال 72 صدای گریه کودک در یکی از خانه های پایتخت کنجکاوی همسایه ها را برانگیخت. یکی از همسایه ها برای پیگیری وضعیت فرزندش چندین بار با خانه مریم تماس گرفت اما کسی جواب نداد.

پس از آن زن همسایه متوجه تخریب و نیمه باز بودن درب خانه شد و با نگرانی وارد خانه شد و ناگهان چشمش به جسد زن جوان در حالی که فرزندش در بغل گریه می کرد، افتاد.

بلافاصله تیم جنایی در جریان موضوع قرار گرفتند و دقایقی بعد بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم در محل حاضر شدند. بررسی های اولیه توسط کارشناسان پزشکی قانونی نشان داد زن جوان شب قبل کشته شده است. خانه در هرج و مرج بود که نشان می دهد این جنایت به دلیل سرقت بوده است.

 

آثار قاتل



تیم جنایی در تحقیقات انجام شده متوجه شد همسر مقتول برای ماموریت کاری به شهرستان رفته و زن جوان و دختر خردسالش در خانه تنها بوده اند. عامل جنایت که به نظر می رسید از این ماجرا مطلع بوده، پس از تخریب درب ورودی، وارد منزل شده و زن جوان را به قتل رسانده و اموال ارزشمندی را از منزل به سرقت برده است.

اثر انگشت قاتل در صحنه جنایت پیدا شد و اولین فرضیه ای که به تیم جنایی ارائه شد این بود که قاتل از آشنایان، اقوام یا همسایه مقتول بوده است. با این احتمال لیست افرادی که در شب حادثه در ساختمان حضور داشتند به دست آمد و جوانی به نام امید نیز در این لیست قرار گرفت.

امید برادر یکی از همسایه هایی بود که شب حادثه به مهمانی در منزل برادرش رفت و لحظاتی قبل از ساعاتی که پزشکی قانونی مرگ زن جوان را تایید کرد، خانه برادرش را ترک کرد. پس از دستگیری و تطبیق اثر انگشت وی با آثار به جا مانده در خانه مقتول، مشخص شد که وی مرتکب قتل شده است.

با جمع آوری اسناد و مدارک به دست آمده معمای قتل زن جوان تکمیل شد و امید به اتهام قتل زن جوان 26 ساله دستگیر شد.

وی به جرم خود اعتراف کرد و متاهل و دارای فرزند بود که بازپرس پرونده با وی روبرو شد و گفت: از همسر برادرم شنیدم که مریم تنها بوده و شوهرش به مسافرت رفته است. از طرفی می دانستم وضعیت مالی آنها خوب است. مدتی وسوسه شدم و شب حادثه وقتی به خانه برادرم رفتم تصمیمم را گرفتم.

وی ادامه داد: پس از خروج از خانه برادرم به طبقه ای که خانه مریم بود رفتم و پس از شکستن درب ورودی وارد خانه شدم.

نیمه شب بود و فکر کردم زن جوان خواب است. اما او با سر و صدای من از خواب پرید و با دیدن من می خواست جیغ بزند که دستم را روی دهانش گذاشتم و با روسری او را خفه کردم.

سپس اشیای قیمتی داخل خانه را دزدیدم و فرار کردم و البته طولی نکشید که دستگیر شدم. هرگز تصور نمی کردم که مجبور شوم کسی را به خاطر سرقت بکشم و در این مدت عذاب وجدان داشتم.

 

تردید قاتل است



پس از اعترافات مرد جوان، پرونده وی پس از انجام تحقیقات تکمیلی به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. والدین خواهان انتقام بودند و مرد جوان به اشد مجازات محکوم شد.

با تصویب این حکم، پرونده به دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد اما پس از مدتی مادر مقتول فوت کرد و خواهر و برادر مقتول به عنوان قیم وارد پرونده شدند.

اما 30 سال پس از جنایت، هیچ یک از والدین دیم برای اجرای حکم قاتل به دادگاه مراجعه نکردند و او در تمام این سال ها در زندان مردد ماند و دادگاه خواستار تعیین تکلیف در رابطه با آن شد مورد او

با دستور دادیار شعبه اول دادگاه کیفری استان تهران، پرونده برای تعیین تکلیف وی پس از 30 سال به دادگاه کیفری ارجاع شد.

تبلیغات بنری

jahannews به نقل از یستا