مجله اینترنتی یستا

رسانه تخصصی اینترنتی یستا

«گلزار معانی» از آثار بزرگان ایرانی | درباره کتابی از احمد گلچین‌معانی

تبلیغات بنری



برای اطلاع رسانی شهرآرانیوز; اواسط دهه هشتاد، زمستان سرد و سختی بود. می خواستم در ترمینال پارک ملت سوار اتوبوس شوم و به خانه بروم. اتوبوس نبود. داشتم معطل می‌کردم و می‌لرزیدم که چشمم به یکی از این نمایشگاه‌های موقت کتاب افتاد، یکی از آن چادرهای بزرگی که نمی‌توان کتاب‌های مناسب را در آن پیدا کرد. اما باد مرا برد و 1700 مه که در جیبم بود مرا مجبور کرد و به آن طرف کشید.

تا آنجا که من می توانم بگویم هیچ چیز دراماتیکی وجود نداشت، اما گرمایی وجود داشت که خفه کننده بود. اتوبوسی نبود که او را ببرد. پس من ماندم. به قصد گرم شدن هر چه زودتر و برای اینکه صاحبان نمایشگاه ناراحت و سرد نباشند، مدام در طول و عرض چادر قدم می زدم که ناگهان کتابی توجهم را جلب کرد، چیزی غیرعادی بی ربط کتابی که نباید وجود داشت و اشتباه بود

گفتار پسندیده و ناپسند استاد مرحوم احمد گلچین معانی به قیمت 1700 تومان. عجیب بود، مخصوصاً در آن جمعیت خسته کننده، اما به نظر می رسید که اصلاً برای من کارساز نبود. بالاخره من خودم هیچ «پسند و دوست نداشتن» نداشتم. چرا باید حرفش را بخرم؟! و با چه پولی؟! اگر برای این کتاب 1700 تومان بپردازم چگونه به کشورم برمی گردم؟! من بلیط نداشتم و مجبور شدم یکی بخرم. اما متاسفانه این نگاه کارساز شد و باعث شد کتاب بیهوده دیگری بخرم.

«تاک» را به فروشنده نشان دادم و پرسیدم که آیا تخفیف می دهد که گفت: 50 تومان. می آوردمش خونه من تمام دلایلی برای تکرار چیزهای احمقانه معمول داشتم. دلم را به دریا دادم و 1700 تومان دادم و 50 تومان گرفتم و در جیبم گذاشتم و با دستم محکم مهر و موم کردم – آنجا بود و ایستادم – و به سمت ایستگاه رفتم: دیدم اتوبوس وارد خط می شود. .

اولین دیدار با احمد گلچین معانی (که امروز 108 سال دارد) غیرمنتظره و غیرمنتظره بود، اما منجر به گفتگو و دوستی طولانی مدت و آشنایی با دوستان دیگر شد. هر چه بیشتر به «جنجال» نگاه کردم و آن را ورق زدم، بیشتر تعجب کردم: شگفت انگیز بود که یک نفر این همه کتاب ناشناس را دید و آنها را برگرداند، و حتی شگفت انگیزتر بود که می توانستی ببینی که در را در حال حرکت می کنی. در همان زمان در مورد سلف خود یادداشت کرد و کار خود را به پایان رساند.

و در اوایل دهه 90 که تازه در مقطع کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی پذیرفته شده بودم، در کتابخانه دکتر غلامحسین یوسفی در دانشکده ادبیات، تالار بزرگی که تعدادی از قفسه های آن وجود داشت، کتابدار شدم. – قسمت کوچکی – پر از کتابهایی است که شخص دیگری داده است: احمد گلچین معانی. این کتاب‌ها با کتاب‌های یوسف مقایسه نشدند، اما بسیار هماهنگ‌تر از آنها بودند: تقریباً همه آنها از ادبیات عصر صفویه بودند.

گلچین معانی برخلاف یوسفی که کتاب هایش را بدون تغییر می گذاشت، حاشیه کتاب هایش را سیاه کرد. حواشی کتاب های گلچین مملو از نکات و جملات انتقادی بود که بیش از آن که یک پژوهشگر ادبی را به نمایش بگذارد، یک مورخ حرفه ای را نشان می داد. حجم برخی از آن حواشی به حدی بود که می شد مطالعه ای جداگانه از آنها ترتیب داد (چنانکه خود من هر آنچه را که در حاشیه جلد سوم جلد پنجم «تاریخ ادبیات ایران» آمده بود کپی کردم).

اما در میان کتاب‌های گلچین معانی، آن‌چه جالب‌تر به نظر می‌رسید کتابی به نام «گلزار معانی» بود، کتابی نوشته‌ی او که بیش از هر چیز سعی در ارائه و بحث در مورد تذکره‌های عصر صفوی داشت و از این قبیل متون را می‌شناخت. کتابی تذکر گونه حاوی شرایط و رگه هایی از برخی اعلامیه های امروزی که تمام ویژگی های مثبت تذکرات مدرن و کاستی های آن را دارد. علاوه بر این، «گلزار مائونی» امتیازات دیگری هم داشت: خطوط و فیگورهای مردم.

کتاب «گلچین معانی» با عنوان کامل «گلزار معانی: نگارش ادبیات و هنر بزرگ ایران در دوران جنگ جهانی دوم» داستان جالبی دارد: شاعر جوان در کنار برخی از بزرگانش از جمله سید کریم. امیر فیروزکوهی و احمد سهیلی خوانسوری در کتابخانه یکی از شاهزادگان قاجور نسخه‌ای زیبا یافتند که شامل «آثار مشهور و شاعران نامدار عصر صفوی» است. محمدعلی صائبی تبریزی که گلچین معنا به او محبت خاصی داشت.

از زبان خودش بخوانید: «به واسطه این واقعه، چاره ای اندیشید تا در صورت امکان، مجموعه ای مشتمل بر منتخب آثار و اندیشه هایی از حکمت استادان علم و ادب این قرن – بسیار… جنگ برای نسل های آینده گنج و درس است. از این رو گلچین معانی در سال 1318 زمانی که بیست و سه ساله بود کاری را آغاز کرد که منجر به تأسیس «گلزار معانی» شد.

گلچین معانی در مقدمه چاپ اول کتاب (29 تیر 1351، 33 سال پس از شروع کار) توضیح می دهد که چگونه جوانی ناشناخته این کار را انجام داده و به انجام رسانده است، از همه مهمتر: « پذیرش درخواست بیست و دو سالگی – سه سال با شعری اندک از بزرگان علم و ادب آن روزگار کار آسانی نبود مگر با توسل های فراوان و درخواست های مستمر و امکان دویدن زیاد وجود نداشت.

به هر حال آنچه امروز آن محقق جوان کوشا ارائه کرده گنجینه ای است گرانبها، گزیده ای از مضامین نامه های بزرگان امروزی ما به خط خود: عباس اقبال آشتیانی، مهدی الهی قمشه ای، محمدتقی بهار، پروین اعتصامی، ابراهیم. پورداود، علی دشتی، علی اکبر دههدا، حسینعلی رشید، محمدحسن راهی معیری، جلال الدین همایی، محمود شاهوبی خراسانی، سید محمد حسین شهریار، سید محمود فرخ خراسانی، محمدعلی فروغی، محمد قزوینی، سیدا ابوالقاسم کاشانی، علی اکبر گلشن اوزدی، سید شهاب الدین حصیفی، ماریاشی… .

این نامه ها از بسیاری جهات مهم و جالب هستند، اما برای من از دو جهت خواندن آنها بیشتر و بیشتر جذاب است: اول اینکه محدود به یک موضوع نیستند و با توجه به دانش و توانایی نویسندگانشان حوزه های مختلفی را پوشش می دهند، ثانیاً. ، آنها – چنانکه پیداست، نمایش دست خط خود مؤلفان، سطرهایی که گواهی می دهد که در آن روزگار اهل علم و ادب کم و بیش از هنر خوشنویسی لذت می بردند. بهتر است بخشی از مطالب «معنای گلزار» را خودتان ببینید و بخوانید.

تبلیغات بنری

منبع : خبرگزاری shahraranews