مجله اینترنتی یستا

رسانه تخصصی اینترنتی یستا

عقده‌گشایی براندازان نسبت به سعید راد

تبلیغات بنری

به گزارش یستا، جوان گفت: ما مردم فراموشکار ایران نیستیم، فراموش نمی کنیم که دولت آمریکا همان طایفه بزدلی است که با حمله به هواپیمای مسافربری ایرانی حدود 300 نفر از شهروندان ما را به قتل رساند. خلیج فارس و به ژنرال های آن به خاطر این جنایت درجه ای داده اند.»

الان هم که کنار خلیج فارس ایستاده ایم، نفرت در گلویمان است و به خاطر این غرور ملی، قرار است قلبمان برای ژنرال هایی مثل قاسم سلیمانی بکوبد. ما از شنیدن شجاعت و شجاعت آنها در حفاظت از مرزهای ملی احساس غرور می کنیم.”

همین سخنان و موضع‌گیری‌های خرابکارانه «سعید راد» بود که باعث شد برخی شبکه‌های ماهواره‌ای و برخی شبکه‌های داخلی حتی پس از درگذشت این هنرمند فقید و وطن‌پرست به توهین‌های خود علیه وی ادامه دهند.

از سوی دیگر، همین افراد امروز به سعید راد و مواضع او حمله می کنند و او را زمانی وادار به مهاجرت از ایران توصیف می کنند. برای آشنایی با این افراد، جستجو در صفحات تاریخ لازم نیست، بلکه کافی است در اینترنت گشت و گذار کنید یا از کسانی که دهه 1960 و پیشرفت های این افراد در عرصه فرهنگ و هنر را به یاد دارند، سوال بپرسید. قطعا نام افرادی مانند فخرالدین انور (معاون وقت وزارت ارشاد)، سید محمد بهشتی (مدیرعامل وقت بنیاد سینمایی فارابی) و محسن مخملباف را خواهید شنید که در حال تطهیر و بررسی نظرات بودند. هنرمندان تحت حکومت او دولت محمد خاتمی (وزیر ارشاد وقت).

این افراد معتقدند «دیگی که نباید برای ما بجوشد…» و از آنجایی که سعید راد را در زمان حیاتش نتوانستند برای خود و قبیله سیاسی خود بدست آورند، اکنون پس از درگذشت این هنرمند ملی و فقید سعی می کنند از جانبداری و صراحت خاص شخصیت ملکوک استفاده کنند، همان افرادی که حتی برای امرار معاش به او اجازه ساندویچ فروشی دادند و او را مجبور به مهاجرت کردند.

ما امروز از همان کسانی خبر داریم که در دهه 60 آثاری شبیه به مک کارتیسم را در سینمای ایران روانه بازار کردند، بدون اینکه حتی به تندروی و گرمای آن روزها در عرصه فرهنگ و هنر خلق کردند. چپ هایی که در آن دوره دست به افراط گرایی زدند، امروز نیز از همین درد رنج می برند، اما با تفاوت هایی. اول اینکه آنها مدیریت غیرانسانی و غیر فرهنگی خود را بر دوش انقلاب و بازدارندگی اجتماعی قرار می دهند و دوم اینکه تلاش می کنند آزادی بیان و حمایت از هنر را مطالبه کنند.

زندگی سعید راد در روز اول مرداد ماه به پایان رسید، اما به گفته خواجه شیراز «مست و تاریکی همگان محکوم به فنا بود». شاید تصور این که این افراد با این هنرمند فقید چه کردند دردناک باشد و هر انسان وطن پرست و آزاده ای آن را باور نداشته باشد. رود بین سال های 1360 تا 1363 در هفت فیلم از جمله خط قرمز، البرزخ، داشا و العقاب بازی کرد که به تازگی جایگزین انور شده است، می گوید وقتی دیدم این فیلم با استقبال خوبی مواجه شد من به دیدن فخرالدین انور رفتم و به او تبریک گفتم… انور با ناراحتی به من گفت: «دیگر اجازه نمی دهیم سعید راد در فیلم بازی کند، او با این فیلم قهرمان می شود».

درگذشت سعید راد اتفاق تلخی برای سینمای کشورمان بود، اما باعث شد دو روند واژگون شود. یکی از آنها کسانی هستند که هنوز از او کینه دارند و سعی می کنند با استفاده از سابقه گانگستر بودن پدرش، او را از آن خلاص کنند.

جریان دیگر شبکه های ماهواره ای و سلطنت طلبان و تجزیه طلبان وابسته به مافلوکی ها هستند که با دفاع غیورانه او از جمهوری اسلامی و شهید سپهبد قاسم سلیمانی مجروح شدند و مشغول کارهایی هستند که نمونه هایی از آن را دیدیم. پس از درگذشت پروانه معصومی. و ناصر طهماسب. سعید راد مورد نفرت آنهاست، زیرا نه تندروهای داخلی و نه براندازان خارجی نمی توانند او را از کشورش جدا کنند.

تبلیغات بنری

jahannews به نقل از یستا