همه ما با ادبیات گیج کننده و پیچیده اسناد حقوقی آشنا هستیم و حداقل یک سند ساده را در دفاتر اسناد رسمی امضا کرده ایم که – خوانده یا ناخوانا – مملو از اصطلاحات تخصصی حقوقی و جملات طولانی و بی معنی است. اسنادی که نویسنده را بیش از هر نوشته دیگری ملزم می کند که مطالب خود را به طور صحیح و دقیق به اطلاع عموم برساند، آنگونه که عموم مردم به طور دقیق، کامل و بدون ابهام درک می کنند، خواه یک سند ساده باشد و خواه نتیجه دعوی یا تصمیم دادگاه. اما آیا ادبیاتی که امروزه در این اسناد نوشته می شود چنین مزیت لازم و ضروری را دارد؟
شاید سخنرانی تصویری دکتر سید علی تیمبک استاد و پیشکسوت رشته حقوق را مشاهده کرده و شنیده باشید. ایشان که خطاب به وکلا و دانشجویان این حوزه با بیانی صریح و البته با سرزنش می گوید: «بسیاری از این اصطلاحات حقوقی حتی بعد از مدتی درک نمی شود، چه برسد به افرادی که کیلومترها از شما دور هستند». که این اصطلاحات را می دانند! او مثال میزند: «کافه خیرات سقط شد، مخصوصاً گزینه قبان، اگر اثاثیه داشته باشید، فحاشی است» که در بسیاری از اسناد قانونی نوشته شده است. علاوه بر این، او دقیقاً به این نکته اشاره میکند که «آیا این قراردادها بین دو نفر بسته نشده است که باید بفهمند و بدانند چه چیزی امضا میکنند؟»
به این اعتبار که بیان جناب دلبران بهتر از گفته های دیگران نیست، می خواهم به ایراد جدی دیگری اشاره کنم که در آن می گوید: «متن قانون باید از نظر اخلاقی صحیح باشد؛ برخی از موادی که ما داریم. نوشتار فعل ندارد!» این عبارت به این معناست که متون حقوقی مکتوب در محاکم، دفاتر اسناد رسمی و گاه دفاتر و همچنین برای عموم مردم کمترین توجه را به روان نویسی، دستور زبان، کلمات و ساختار جملات فارسی دارد و از همه مهمتر به نظر می رسد مخاطب این نوشته ها برای نویسندگان این اسناد اهمیت چندانی ندارد، در حالی که «مخاطب» عنصر اساسی در تمام نوشتارها است.
ادله این مدعا از دیدگاه فقیه دیگری قابل مستند است. دکتر عباس شیخ الاسلامی در جایی گفته بود: سادهسازی اصطلاحات حقوقی در کاهش پروندهها و شکایات حقوقی تأثیر دارد. بسیاری از شکایاتی که در دادگاه ها مطرح می شود به این دلیل است که مردم نمی دانند چه چیزی را امضا می کنند و متن قراردادها برایشان روشن نیست.
این که متون حقوقی ما این گونه است، از یک سو به دلیل کثرت استناد و ارجاع به متون فقهی است که امکان عربی شدن بسیاری از این اصطلاحات را فراهم می کند، اما کوتاه شده است. از سوی دیگر، به دلیل قوانینی است که در این دهههای گذشته به صدور قوانینی ادامه داده است که به عموم مردم و زبان فارسی توجهی نداشته و همچنان از همان ادبیات تخصصی و پیچیده استفاده میکنند، که چون قانون ساده می شود، سرودن و نگارش به زبان فارسی دشوار می شود، در حالی که این ادبیات از زبان معیار همه فهم ها دور است.
بنابراین صرف نظر از قوانین زیادی که از گذشته به دست ما رسیده و نیازمند ساده سازی است، برای نگارش قوانین جدید به این موضوع توجهی نمی شود و قوانینی دور از فهم عمومی همچنان نوشته می شود.
بنابراین قانونگذار و جامعه حقوقی باید دو نکته را رعایت کنند: اول اینکه مخاطب اصلی این اسناد را عموم مردم بدانند و دوم اینکه پاسداری از زبان فارسی وظیفه آنهاست. شاید جالب باشد که خدا رحمت کند در فرهنگستان اول و دوم بسیاری از واژه های حقوقی به مترادف های زیبای فارسی تبدیل شدند و این کمک زیادی به زبان فارسی و ساده نویسی کرد.
مطالب مرتبط
مزایای خرید از داروخانه آنلاین داروشهر: چرا آنلاین خرید کنیم؟
گلبانگ محراب تا بانگ مضراب | یادی از مرحوم جواد بدیعزاده، موسیقیدان و آهنگساز خوشنام ایرانی
هیاهوی کاندیدای بدون برنامه در رسانهها| یک مشت اظهارات عوام پسندانه!