در بخشی از پیام فایز هاشمی که با شوک اصلاح طلبان و عناصر خواهان درگیری مواجه شد، آمده است:
مشاهداتم در زندان مرا از هر درگیری مضطرب می کند، اما چرا؟ این سطور را با گریه و آه می نویسم و این یکی از سخت ترین تصمیم های زندگی 60 ساله ام است که بعد از 22 ماه همراهی و تذکر و تذکر و نتیجه ندیدن بیان حقیقت و آگاهی عمومی است. ممکن است خوب باشد یا بد، چاره ای جز نوشتن و انتشار ندارم. مردم حق دارند حقیقت را بدانند.
– زندان اوین، زندان سیاسی زنان، زندگی با مبارزان آشنا، خاطرات خوب و بد، تلخ و شیرین، باورهای مشترک و گاه اعمال متفاوت. در سخنان بلند و اعمال توخالی، نظریه پردازان پوچی هستند. ظالمان خرده پا که آنچه را که سال ها با آن می جنگیدند به متحدان خود آوردند. و اما کسانی که کمتر می توانند از آنها انتقاد کنند یا در مقابل آنها بایستند، در این مورد دچار تنگ نظری، تهمت، طرح مسائل، توهین، طرد، طرد، تخریب شخصیت و حتی گاهی ضرب و شتم می شوند. به عبارت دیگر، همبندی (گروه فشار را در پاراگراف بخوانید) به همبندی حمله می کند، برای او تعیین تکلیف می کند، برایش خط قرمز می گذارد، آزادی را سلب می کند، به او انگ و تهمت می زند، تهدید می کند، رأیش را می ریزد، توهین می کند و خلق می کند. هرج و مرج فضای وحشت و خفقان. چرا، چون او را همراهی نکرد، یا انتقاد کرد و اقتدارش را زیر پا گذاشت. چیزی که عجیب تر است سکوت یا همراهی و دوستی همیشگی برخی دیگر از سلبریتی های باند با این چند حاکم است.
-چرا کور و کر شده ایم؟ شرایط به گونه ای است که به استثنای زندانیان سخت یا قدیمی، تازه واردها (بیش از 90 درصد) حداکثر در کمتر از یک هفته، البته اگر بمانند، شوکه، حیرت زده و پشیمان می شوند، زیرا این چهره ها هستند. ما آرزوی ملاقات داشتیم؟ چه فکر کردیم و چه دیدیم؟ چگونه از چاله به چاه افتادیم؟ و در آرزوی خلاص شدن و یافتن زندگی و نگاه نکردن به عقب. می گویند وقتی قدرت ندارند در زندان اینگونه هستند اگر قدرت بگیرند. متأسفانه آنها به شرایطی که وجود دارد راضی هستند و در حالی که منتظر می مانند و برای کسب آزادی تلاش می کنند با قرار وثیقه یا بدون وثیقه آزاد می شوند و به جز موارد معدودی از آنها در میدان جنگ خبری نداریم.
– برای من و در سال 1392 هم در زندان بودم، نسبت به این مدت، این شرایط مثل دعوا پیش پا افتاده است. در آن سال ما چپ و سلطنت طلب نداشتیم. گفته می شود که برخی از چپ ها هر جا و هر زمان که تعدادشان افزایش یابد باندهایی تشکیل می دهند، به طور دسته جمعی به دیگران حمله می کنند، از اشتباهات یکدیگر حمایت می کنند و دیگران را تحقیر می کنند. مردان در زندان نیز تجربیات مشابهی دارند. متأسفانه برخی از مدافعان حقوق بشر زندانی نیز به آنها پیوستند. به نظر می رسد آنها به عنوان یک بخش در کنترل دیگران کار کرده اند، اما با نقش های متفاوت. این وضعیتی است که در اپوزیسیون داخل و خارج کشور و در فضای مجازی قابل مشاهده است.
برای برخی از این مبارزان، زندان مکانی است که در آن شخصیت، اعتبار و شهرت به دست می آورند. صرفاً در زندان بودن برای آنها ارزش دارد و در واقع روزهای خود را در مبارزه با آرمان های سابق خود می گذرانند.
– نمونه هایی از این رفتارهای فاشیستی در هفتادمین مقاله من مثنوی ذکر شده است: در جلسه عمومی به نظر کسانی که در اقلیت بودند رای منفی داد. این جلسه به پایان نرسیده است و با ایجاد فضای رعب و وحشت این رای را باطل می کنند. می گویند چون ما سال ها در زندان بودیم و این همه پول دادیم، مردم جدید نمی توانند تصمیمات قدیمی ها را نادیده بگیرند، چنین حقی ندارند.
– در مقابل افرادی که با شما نیستند یا منتقدان شما با انگ های دروغین مانند مزدور، ماموریت، قاچاقچی انسان، جاسوس، کارمند دولت، کارمند دولت اینجا و …. آنها این کار را انجام می دهند و گاهی اوقات موفق می شوند.
آنها با سر و صدا و الفاظ رکیک و شعار از رای دادن برخی زندانیان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری جلوگیری کردند. از ساعت 8 صبح تا 12 بعدازظهر روز جمعه در راهروی منتهی به درب خروجی زندان نشسته و مانند ماموران امنیتی به دنبال مخاطبین خود بودند و اجازه عبور ندادند.
– برخی از زندانیان به دلیل ترس از طرد شدن، تنهایی و تهدید در محیط بسته زندان و بدون میل قلبی به برنامه های اعتراضی زندانیان می پیوندند.
– خبرسازی با انتشار اخبار اغراق آمیز و کذب در مورد افراد و رویدادهای داخل زندان. در فرهنگ لغت آنها ممنوعیت جلسات به معنای تبدیل یک ملاقات حضوری به یک جلسه اتاقک است. عدم دسترسی به پزشک به این معناست که زندانی باید هر دو هفته یکبار توسط متخصص زنان و زایمان ویزیت شود، در دوران بارداری دو یا چند بار سونوگرافی انجام دهد، چند بار در هفته فشار خون، قند و … را چک کند و پرستار در آن حضور داشته باشد. موارد ضروری تغذیه نامناسب یعنی خوردن ماهانه مواد غذایی خام شامل لبنیات، حبوبات، برنج و …، صرف ناهار و شام به صورت روزانه با هزینه زندان، امکان خرید روزانه از فروشگاه رفاه زندان و خرید هفتگی. از خارج به خرج جیب خودش. دفاع شخصی یعنی حمله. بدن کبود شده به معنای یک نقطه قرمز به اندازه 2×2 سانتی متر است.
– اگر به این شیوه نادرست اطلاع رسانی خبر اعتراض داشته باشید، متهم به انجام مأموریت دولت برای عادی سازی ظلم و شرایط زندان می شوید یا این عبارات را می شنوید: آنچه ما می گوییم درست است و هر کس این عبارات را غیر از این تفسیر کند، احمق است. و سپس رگباری از حملات، تخریب و تهدید را دریافت کنید.
– در زندان فهمیدم که ما طبل خواران توخالی و ظالمان حقیر بیش نیستیم. سرود آزادی و عدالت را می خوانیم و بی عدالتی را در چرخه زندگی بازتولید می کنیم. ما از دموکراسی و آموزش صحبت می کنیم، اما با زبان ظالمانه و طرد کننده، هژمونی و استبداد را بازتولید می کنیم.
– پسر عموی من که به طور جدی به تعبیر خواب خود معتقد است، اخیراً خواب دیده است که در زندان توسط اعضای باند کشته می شوم. این ما بودیم که میگفتیم، میدانی.
jahannews به نقل از یستا
مطالب مرتبط
آیا مدارس اصفهان فردا چهارشنبه (۵ دی ۱۴۰۳) تعطیل است؟
خروج نیروهای فرانسوی از جمهوری چاد (یکم دی ۱۴۰۳)
آیتالله علمالهدی: خدمت به مجاوران باید تشکیلاتی و مستمر باشد