مجله اینترنتی یستا

رسانه تخصصی اینترنتی یستا

شعری زیبا در رثای حضرت عباس(ع)

تبلیغات بنری

به گزارش یستا به نقل از خبرگزاری تسنیم، چهارمین محفل شعر «قر» و مراسم تجلیل از پیر غلامان حسینی از استانداری زنجان با حضور استاندار زنجان، معاون سیاسی امنیتی استانداری، استاندار زنجان و جمعی از مسئولان و مردم استانداری زنجان یکشنبه 19 تیرماه بعد از اقامه نماز مغرب و عشا در حسینیه اعظم زنجان برگزار شد.

در شب شعری که در شب محرم الحرام و ایام سوگواری سید و سالار شهیدان برگزار شد، جمعی از شاعران استان ها و کشور به تلاوت آیات حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام پرداختند. بر او). در این برنامه از سه شیوخ حسینی حاج ولی الله کلامی زنجانی و حاج اصغر جنگخانلو زنجانی تجلیل شد و در غیاب حاج غلامرضا عینی فرد زنجانی هدیه وی به یکی از شاگردان وی تقدیم شد.

قاسم سرفان از شاعران کشوری بود که در این برنامه به شعرخوانی پرداخت. شعر خوانی صرافان در تعزیه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام می گذرد.

ای علی! چه کسی به شما عجله خواهد کرد؟
به قد رعنا و با بازوهایی مثل شما؟
او برای آموزش ارتش پیش شما آمده است
برای تمرین سبک «حیدر».
زانو می زند تا تشریفات تو را یاد بگیرد علی!
با چه شوقی به لبانت خیره می شود علی!
من در تو به شاگردی ماندم، تو معلم او هستی
شما نوری هستید که خاموش می کنید و نوری که می آفریند
این نام زیبا را بارها شنیده ام
و دیگر این بود که عباسی که گفتی یا علی!
با صدای ملایمی گفتم: بیا عباس!
تیغ را به نام خدا بگیر عباس!
نور چشمانم! برو پیش پدر
شیر من! شمشیر را بلند کنید، بچرخید
تیغه را با هر دو دست به این صورت حرکت دهید
دست چپ خود را به وزن تیغ ​​عادت دهید
من فکر می کنم هر موقعیتی بر جنگ حاکم خواهد بود
دست چپم عباس! طول می کشد
بدون ماسک دعوا نکنید
سعی کنید تا جایی که می توانید سخت مبارزه نکنید
نشانی از چشمان شور و تیرهای پنهان پسر!
امیدوارم بتونی چشماتو بپوشونی پسر
تو تشنه ای، فهمیدم زیباتر شده ای
تا زمانی که لب هایت خشک شود، گویی دریانوردتر شده ای
می دانم که به ذوالفقار فکر می کنی
مضطرب هستی واقعا حیدرزاده هستی
رمز عبور حذف آن “یا علی” است.
در نهایت، «لا سیف» تقدیم به «افرادی من به علی» است.
چشم علی دو لبه دارد
یا من یا علی گفتیم که این کار را می کنم
رزم عباس و علی خداحافظ! چه جنگی!
گارسون و پیشخدمت با هم، چه شوخی!
انگار دستی آشنا به در می زند
خوشبختی با من است، اما این دست بهتر است
درخواستت را در چشمانت خواندم؛ او هست! او می رود
درس در اینجا به پایان می رسد. حسین آمد و رفت

تبلیغات بنری

jahannews به نقل از یستا