به گزارش یستا; ابوالحسن صبا از نواختن ساز دست کشید و به یادآوری خاطرات دوران جوانی خود پرداخت. کشاورز با هیجان به سخنان معلم گوش می داد و لبه سنتور را روی خطی خیالی با نوک انگشتانش ردیابی می کرد. در مورد تمرین بود. او به فراماریس می گفت که نه تنها سنتور، بلکه هر آلت موسیقی، هر حرفه ای، پشتکار می خواهد.
شما نمی توانید عقب نشینی کنید، توقف کنید و انتظار پیشرفت داشته باشید. و از اینجا دهان یادآور خاطره اش را به دست آورد. او زمانی را یادآور شد که حبیب سمایی به تازگی از مشهد به تهران بازگشته بود. پدرش فوت کرد و حال خوشی نداشت. سپس تصمیم گرفت با او کلاس سنتور باز کند. دو دوست قدیمی که هرکدام در دنیای هنر موسیقی به ویژه سنتور تأثیر داشتند.
اینک فرامرز جوان روبروی معلمی نشسته بود که مجموع سال ها تجربه و خون دلش را بی دریغ به او می داد و در چشمان مشتاقش آینده ای روشن می دید. فرامرز بایور در تمام روزهایی که در درس استاد صبا می نشست از زمین و زمان بی بهره بود. گویی ساعت ها متوقف شده بودند و تنها چیزی که در دنیا حرکت می کرد چکش هایی بود که یکی یکی روی تارها می افتادند که او را دیوانه تر از قنطورس ها می کرد.
روزهای خسته کننده خدمات
درخت گردو را دید و بیهوش شد. با آن لباس های سنگین سربازی، در آن فضای خشن و بی روح، این برچسب های کوچک او را به دنیای موسیقی پیوند زدند. از تنه درخت گردو صدای زنگ سنتور به گوش می رسید. شب ها قبل از خواب وقتی چشمانش را می بست مچ دستش در هوا بالا و پایین می رفت. در سکوت سنگین خوابگاه، خاطرات ابوالحسن صبا را مرور می کرد. تا آخر هفته روز شماری می کند و به درس معلم برمی گردد. گاهی اوقات آخر هفته هایش را در رادیو می گذراند.
وی اکنون به عنوان یکی از شاگردان ممتاز استاد صبا از جمله نوازندگان صاحب نامی بود که هفته ای یک بار فرصت اجرای رادیو را داشت. وقتی گورو صبا درگذشت، ستاره درخشان آسمان زندگی فراملی خاموش شد. حالا دیگر کسی نیست که از خاطرات خوش دوران جوانی اش بگوید و او را برای روزهای پر فراز و نشیب آینده آماده کند، اما کوله بارش را به اندازه کافی از سطرها و ظرافت های سنتور پر کرده است. تا جایی که توانست به عنوان معلم سنتور در هنرستان موسیقی ملی مشغول به کار شد.
سفیر موسیقی اصیل ایرانی
فرامرز پایور به سرعت خود را در برابر نخبگان موسیقی کشور تثبیت کرد. در سال 1341 به ابتکار وزارت فرهنگ و هنر به انگلستان رفت. سفری با هدف ادامه تحصیلات کلاسیک که بعدها سفیر موسیقی ایران در انگلستان شد. هر جا می نشست از موسیقی ایرانی می گفت. سنتور را مانند شناسنامه اش حمل می کرد و در هر جمعی از ریزه کاری های این ساز ملی می گفت. تصویر سنتور در کشورهای مختلف جهان عجیب نبود. بسیاری از کشورها آن را به عنوان یک ساز محلی می شناسند، اما فرامرز پایور تاکید کرد که سنتور یک ساز ملی در ایران است.
خط های زیادی را پوشش می دهد و او می تواند ماه ها آن را بخواند و بنوازد. چه بسیار کنفرانس هایی در دانشگاه لندن و کمبریج برگزار کرد تا موسیقی اصیل ایرانی را به مهمانان معرفی کند. وقتی از انگلیس برگشت به وزارت آموزش و پرورش رفت تا این ساز را به بچه های کشورش تقدیم کند.
تجربه های فراموش نشدنی
می گویند فرامرز پایور طوری بازی می کرد که می شد همزمان تعداد قطعات را شمرد! افرادی که در ساز برای خود نامی دست و پا می کنند معمولا سبکی دارند که آنها را از همتایان خود متمایز می کند. فرامرز پایور در میان تمام آموزه های گورو صبا، بیش از هر چیز به تأکید خود بر تمرین پایبند بود. او میدانست که بازی بیش از حد ممکن است روزی او را تبدیل به یک چهره دائمی کند. این معجزه ای از تکرار و استقامت بود که به زودی در آثار باشکوه او ظاهر شد.
روح هنر به تدریج به زندگی او سرازیر شد و از همان لحظه نه تنها مهارت او در نواختن نت و تنظیم قطعات شگفت انگیز زبانزد شد، بلکه بداهه نوازی هایش نیز معروف و متمایز شد. بداهه نوازی های او هرگز خسته کننده نبود و مهارت خاص او در تغییر اکتاو عالی بود. وقتی پشت دستگاه می نشست، مثل آدم دیگری بود.
حالت نشستن، حالت صورت، حرکت پتک ها در دست و به طور کلی فرمی که هنگام بازی به خود می گیرد، تصویر خاص خود را داشت. او زندگی خود را عاشقانه بر روی این ساز 72 زهی سپری کرد و با پیشرفت، علاوه بر تنظیم بسیاری از قطعات موسیقی و تربیت شاگردان بسیاری، نت های بسیاری را از اساتید سابق خود به ثبت رساند تا میراث گرانبهای گذشته را به نسل های بعدی منتقل کند. . خودش حرکت کرد
کتابهای او اسناد مکتوب تجربیات فراوان او بود و در این میان «قانون اساسی سنتور» جزو پرفروشترین کتابهای آموزشی موسیقی در ایران است. آن ده سال آخر عمر استاد، اگر بیماری و سکته نبود، می توانست بهترین خواننده های ایرانی را همراهی کند. تا جایی که سال ها با عبدالوهاب شهیدی، محمدرضا شجریان و شهرام نظری همکاری داشت. علیرغم همه اینها، استاد پایور در 18 دسامبر 2008 در سن 76 سالگی از نواختن دست کشید و چشمانش را برای همیشه بست تا با زنگی که تمام عمرش بود به یاد بماند.
آهنگ معروف «بی همجان بی سر چودی» را با آهنگسازی و اجرای فرامرز بایور و با صدای عبدالوهاب شهیدی با اسکن رمز به صورت چهره به چهره بشنوید.
قنطور دستور داد
Centaur Command نوشته فرامرز پایور در قالب یک آموزش مناسب برای دانش آموزان مبتدی ارائه می شود که آنها را به سمت حرفه ای شدن سوق می دهد. در این کتاب می توانید اصول اولیه نت نویسی را بیاموزید و با کمک 37 قطعه موسیقی به تدریج از سطوح ساده به سخت به تمرین ادامه دهید. نکات کاربردی در هر قسمت با توضیحات مفصل پیوست شده است و هنرجو می تواند به تدریج با آهنگ های سنتی ایرانی آشنا شود.
تئوری موسیقی
کتاب تئوری موسیقی مخاطبان خود را با مطالب اولیه و ضروری تئوری موسیقی آشنا میکند و عموماً برای نوازندگانی مناسب است که بیشتر به منشا، نشانهها، ویژگیها و اصطلاحات رایج ساز علاقهمند هستند تا به یادگیری ساز عملی و تمایل به اشتراکگذاری خود. اطلاعات کلی در زمینه پیشرفت در زمینه موسیقی.
مطالب مرتبط
افغانستان و ایران تفاهمنامه اتصال شبکههای اینترنت امضا کردند
آیا مدارس اصفهان فردا چهارشنبه (۵ دی ۱۴۰۳) تعطیل است؟
خروج نیروهای فرانسوی از جمهوری چاد (یکم دی ۱۴۰۳)