به گزارش یستااین زوج شهید پنج فرزند از خود به جای گذاشتند. آنچه می خوانید بخشی از روایت این دیدار است که متن کامل آن به زودی در بخش رسانه «ریحانه» منتشر می شود. خامنه ای منتشر خواهد شد:
مادرم مهندس کامپیوتر بود و پدرم دکترای این رشته را داشتند، حتی در لحظه شهادت هم دستشان در دست هم بود!
این جمله را مهدی هفده ساله در حالی که به آقا نزدیکتر است می گوید. مهتدی چهارده ساله، زهرا ده ساله و محمد هشت ساله کنارش ایستاده اند. فاطمه سه ساله است و در کنار مهتدی است. همگی فرزندان شهید معصومه کرباسی و شهید رضا آوازه هستند که چند روز پیش در بمباران پهپاد اسرائیلی به شهادت رسیدند. مهدی موضوع را برای حضرت آقا تعریف می کند: «یک پهپاد اسرائیلی آنها را در منطقه گونا ردیابی کرد و سه موشک به سمت ماشینشان شلیک کرد که پدرم را هم کنار زدند دست مادرش را بردند و از ماشین بیرون آوردند، اما هواپیما به دنبال آنها رفت و خدا را شکر به شهادت رسیدند!»
شاید بسیاری از مردم زمان او نتوانند مفاهیم عمیقی را درک کنند که در آن می گوید: «خدا جانی را پشت سر نمی گذارد جز اینکه آن را فاسد می کند… یقیناً اگر خداوند این توانایی را در ما ندیده بود! ما را در معرض این آزمایش بزرگ قرار نمی داد.
آقا تایید می کند و می افزاید که «او هم می پردازد». مهدی از آقا می خواهد که به جای پیراهن و انگشتر برای همه مبارزان لبنانی دعا کنند… از آقا پدر شهید رضا عوازه می خواهند. مادرش به فارسی میگوید: «آنها جراح قلب هستند و در این شرایط جنگی در لبنان، حضورشان شدیداً نیاز بود و نیامدند».
مادرش 47 سال پیش در ایران پزشکی خوانده و اکنون استاد زبان فارسی در دانشگاهی در لبنان است. او هیچ چیز دیگری نمی گوید. اما قلبش را می شناسم! قبل از جلسه وقتی از او پرسیدم که آیا آن را از نزدیک دیدهای، گفت: این یکی از آرزوهای من بود، اما ردا و معصوم بیشتر از من دوست داشتند آن را ببینند. حالا ای کاش خودشان اینجا بودند می ایستد و می گوید: «البته که هستند!»
منبع: خامنه ای
مطالب مرتبط
افغانستان و ایران تفاهمنامه اتصال شبکههای اینترنت امضا کردند
آیا مدارس اصفهان فردا چهارشنبه (۵ دی ۱۴۰۳) تعطیل است؟
خروج نیروهای فرانسوی از جمهوری چاد (یکم دی ۱۴۰۳)