به گزارش همشهری، ماجرای تشکیل این پرونده جنایی به اواسط خرداد ماه سال ۱۳۹۶ در یکی از شهرهای مرکزی کشور بازمی گردد. در آن روز پلیس درگیر قتل یک زن 28 ساله در یکی از خیابان های شهر شد.
این زن که مدت کوتاهی بود ازدواج کرده بود در خیابان توسط فرد ناشناس مورد اصابت چاقو قرار گرفت و جان باخت. با شروع تحقیقات پلیسی، فرضیه های مختلفی بررسی شد و چند مظنون دستگیر شدند اما هیچ کدام از آنها عامل جنایت نبودند. .
مظنون اصلی
پسر جوانی به نام عباس در لیست مظنونان ظاهر می شود. او دوست پسر سابق مقتول بود. اما همانطور که خانواده مقتول گفتند دخترشان به او پاسخ منفی داده است. عباس مردی خشن بود و به همین دلیل مقتول به او پاسخ منفی داد و در نهایت با فرد دیگری ازدواج کرد. این اطلاعات برای تقویت فرضیه قتل به دست عباس کافی بود. شک افسران به این مرد زمانی افزایش یافت که متوجه شدند عباس پس از جنایت در شرایطی مرموز ناپدید شده است. او محل زندگی خود را ترک کرد و هیچ کس نمی دانست کجا رفته است. در این پرونده برای وی قرار بازداشت صادر شد.
عذاب وجدان
در حالی که اثری از عباس نبود، مدتی بعد اتفاق عجیبی افتاد. این مرد به ابتکار خود به کلانتری رفت و به قتل تازه عروس اعتراف کرد. گفت: من عاشق پرستو (کشته شده) بودم. او دختر همسایه ما بود و من همیشه آرزو داشتم با پراستو زندگی کنم. قرار بود با هم نامزد کنیم. اما او دیگر من را نمی خواست. گفت عصبی هستم و راست می گوید. هر وقت عصبانی می شدم نمی توانستم خودم را کنترل کنم و او را زدم.
وقتی جواب منفی داد دنیا روی سرم خراب شد. بعد از مدتی متوجه شدم که او با نامزد دیگرش ازدواج کرده و کنترلم را از دست دادم. روز حادثه راهزن شدم و به او گفتم: چرا با من این کار را کردی؟ گفت متاهل است و از من خواست که دیگر اذیتش نکنم. با عصبانیت او را با چاقو زدم. بعد از قتل، وسایلم را جمع کردم و به نقطه صفر در مرز رفتم تا خودم را به صورت غیر قانونی از کشور خارج کنم. اما وقتی می خواستم از مرز رد شوم پشیمان شدم. آنقدر احساس گناه کردم که تصمیم گرفتم خودم را افشا کنم و به خاطر کاری که کرده بودم مجازات شوم.
خواب عجیب
این مرد پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد و پس از اتمام حکم، شمارش معکوس برای قصاص آغاز شد. در حالی که همه چیز برای اجرای حکم و درج نام عباس در لیست اعدامیان مهیا بود، اولیای دم دیم چند روز قبل از اجرای حکم و در آستانه اربعین به دادسرا رفتند و گفتند خواستار اجرای حکم هستند. برای عفو قاتل دخترشان. مادر مقتول درباره تصمیم آنها گفت: دیشب خواب عجیبی دیدم. دخترم را دیدم که در مسجد جامع قدم می زد. خندید و گفت برای حج آمده ام و می خواهم قاتل را عفو کنیم.
وقتی بیدار شدم حال عجیبی داشتم. احساس می کردم این یک نشانه است و باید خواسته های دخترم را دنبال کنم. با همسرم صحبت کردم و تصمیم گرفتیم قاتل دخترمان را ببخشیم. سپس هر دوی ما در مراسم اعدام شرکت کردیم تا قبل از اینکه قاتل دخترمان به چوبه دار برود رضایت نامه ای را امضا کنیم. اما ما برای این بخشش شرط داریم.
شرط بخشش
خانواده مقتول برای عفو قاتل دخترشان شرط جالبی را مطرح کردند. مادر مقتول درباره این وضعیت گفت: به خاطر 14 نفر بی گناه، مقرر کردیم قاتل 14 زن و مرد فقیر و مسن را پیدا کند که می خواهند به کربلا بروند و به دلیل شرایط مالی و مادی نمی توانند بروند. ” وضعیت اقتصادی، برای تحقق آرزوی بزرگ خود؛ چون مطمئنیم دخترم از این کار خوشحال می شود و روحش در آرامش است. وقتی خانواده مقتول شرط خود را مطرح کردند، خبر به قاتل رسید که در زندان منتظر اجرای حکم بود و او از شنیدن این خبر بسیار خوشحال شد و آن را پذیرفت. این محکوم اکنون جستجوی خود را برای یافتن 14 زوج مسن که آرزوی سفر به کربلا را دارند آغاز کرده است.
jahannews به نقل از یستا
مطالب مرتبط
افغانستان و ایران تفاهمنامه اتصال شبکههای اینترنت امضا کردند
آیا مدارس اصفهان فردا چهارشنبه (۵ دی ۱۴۰۳) تعطیل است؟
خروج نیروهای فرانسوی از جمهوری چاد (یکم دی ۱۴۰۳)