مجله اینترنتی یستا

رسانه تخصصی اینترنتی یستا

«در آغوش درخت» نوعی دعوت به آشتی است

تبلیغات بنری

به گزارش یستا پس از نمایش فیلم «در آغوش درخت» در باشگاه «سینما اندیشه» فرهنگسرای اندیشه با حضور بابک خواجی‌باشا کارگردان، رضا صائمی روزنامه‌نگار و منتقد سینما و محسن کارشناس و منتقد سینما نقد و بررسی شد. . سلیمانی مجلل است.

در این نشست بابک هاجی باشا با اشاره به جایگاه مهم خانواده در فرهنگ شرق گفت: معتقدم کارگردان زمانی می تواند اثری ماندگار خلق کند که با خودش سازگار باشد. انگار برای ساختن این فیلم به دنیا آمده است. من خانواده، همسرم و فرزندانم را خیلی دوست دارم و خانواده تنها چیزی است که در دنیا برای من وجود دارد.

وی ادامه داد: در پدیده طلاق معمولا هیچکس بچه ها را درک نمی کند. اکثر خانواده ها در دوران طلاق و در بحبوحه آن دچار مشکلات و تنش های فراوانی می شوند و جدایی را از دید فرزندان خود نمی بینند. در این فیلم سعی شده از منظری متفاوت به مقوله طلاق نگاه شود و نگاه کودکان به «فاصله» بررسی شود. در دنیای کودکان، حتی جدایی با یک اسباب بازی هنوز هم قتل است.

کارگردان فیلم «در آغوش بگیر» افزود: چیزی که در داستان به من معنای ثانویه جدیدی داد شعر «ماهی که به زمین می افتد قیمت آب می داند» از السعدی بود. تا زمانی که از دست دادن را تجربه نکنیم برای هیچ چیز ارزش قائل نیستیم. انسان تا از آزادی و خانواده و پاکی برخوردار نباشد قدر آنها را نمی داند. فقدان کلاس حیرت انگیز و قابل تحسین است. این فیلم به بررسی این فقدان می پردازد.

وی گفت: آفت سینمای ما نبود قابلیت های سرگرم کننده در سینما است. سرگرمی عنصر اصلی داستان و درام است. عنصر کلیدی دیگر در سینما بازیگر است. ما 15 بازیگر داریم که در 150 سال در 150 فیلم بازی می کنند و تماشاگران مدام تکرار می کنند. حالا می خواهیم این سینما را نگه داریم و اولین راه رفتن به بدبختی است! ساده ترین راه برای رسیدن به تاثیر، میزان مصیبت، بدبختی و سختی است که شخصیت ها متحمل می شوند و برای نشان دادن این موضوع وارد آپارتمان های بدبختی می شوند و برای جذب مخاطب، پدر بی شرافتی را نشان می دهند که خانواده را به دست گرفته است. خانواده بدبخت است. خواهر و برادر خائن می شوند. آیا ما در این مملکت پدری داریم که اینقدر بی شرف باشد؟ آیا مادر می تواند اینطور باشد؟ من کاری به فرهنگ رسانه ای ندارم. ایرانی ها همه جا بد نیستند. فرهنگ سینما فرهنگ امید است نه فرهنگ بدبختی. در سینما باید نقطه امیدی وجود داشته باشد.

سینمای ایران به جدایی سرمایه نیاز دارد!

رضا صائمی نویسنده و منتقد سینما در این گفت و گو گفت: فیلم «در آغوش درخت» به نوعی دعوت به آشتی است. آشتی با خانواده؛ اما این تماس در چارچوب دعوا می آید. دعوا قبلا اتفاق افتاده و الان در مرحله طلاق است. در نهایت طلاق داستان جدایی و دل شکستگی نیست، بلکه داستان دلبستگی و زندگی است.

وی افزود: آخرین تلاش های این خانواده که بر اثر تصادف در آستانه سقوط قرار گرفت، فرصتی جدید برای در آغوش کشیدن یکدیگر خواهد شد. از جدایی تا وحدت. ناپدید شدن بچه ها و تلاش والدین برای یافتن آنها دو کارکرد دراماتیک در داستان دارد. یکی اینکه داستان را در یک داستان پلیسی قرار می دهد و به آن تعلیق می افزاید. در عین حال سرعت را بالا می برد و التهاب داستان را بیشتر می کند. از طرفی دوری والدین و فرزندان ناشی از این حادثه آنها را به یکدیگر نزدیک کرد، گویی دغدغه مشترک آنها را به وحدت بازگرداند.

این منتقد با اشاره به محوریت مفهوم «فاصله» در فیلم و ساختار دراماتیک آن، تصریح کرد: تصمیم به طلاق میل به فاصله گرفتن است. گم شدن فرزندان بین خود و والدین فاصله ایجاد می کند. طبق توصیه مشاور، بچه ها باید فاصله گذاری را تمرین کنند و در نهایت خود کیمیا دچار فوبیای دوری می شود که ناشی از مواجهه او با آسیب های گذشته است. در اینجا، فاصله ها منجر به اتصال مجدد می شود و به جای اینکه مردم را از هم دور کنند، آنها را به هم نزدیک می کنند.

وی افزود: حتی تولد حاصل جدایی از رحم مادر است. جدایی از خانواده، جدایی از خانه، جدایی از بدن و مرگ; بنابراین جدایی داستانی نیست که فقط در یک جغرافیا بتوان گفت. گاهی آگاهی از جهان زنده واسطه این «قطعات» است.

صائمی با اشاره به اینکه سینمای ایران نیاز به جدایی از پایتخت دارد خاطرنشان کرد: اینکه فیلم در دل طبیعت و خارج از تهران می گذرد از این نظر عالی است و می تواند نمونه ای برای سینمای بومی باشد.

این منتقد سینمایی افزود: فارغ از تنش مفهومی و روانی، «در آغوش درخت» یک فیلم خانوادگی است و سعی دارد اهمیت همدلی، همراهی و پیوند در محیط خانواده را با نقطه مقابل خود یعنی با آن به تصویر بکشد. جدایی از منظر بصری، بافت جغرافیایی اثر، داستان را به دل طبیعت می برد. با درختان، باغ ها، دریاها، مزارع و حتی شغل شیمی که پرورش ماهی و برخورد با آب و حیوانات است. جدای از خلق صحنه های جذاب، این لوکیشن زیبایی بصری فیلم را برجسته می کند. اساساً فضایی متفاوت از فیلم های شهری و آپارتمانی ایجاد می کند که در خارج از تهران نیز نمایش داده می شود که دارای اشارات فرهنگی و مردم شناسی غنی است.

صعیمی با بیان اینکه ای کاش کارگردان کمتر به تفاوت‌های کیمیا و فریده می‌پردازد و بیشتر برای فیلم داستان می‌سازد، گفت: در نهایت فیلمی است که از دل تراژدی آن امید می‌آفریند. امید به نور در دل تاریکی. علاوه بر این، لحن و ظاهری شاعرانه دارد و تماشای آن می تواند لذتی برای چشیدن آرامش در میان طوفان باشد; مثل استراحت زیر سایه درخت در تابستان.

نقش کودکان در به تعویق انداختن جدایی یا آشتی بارها در سینما به تصویر کشیده شده است

محسن سلیمانی فاخر، نویسنده و منتقد سینما در این گفت و گو گفت: در فیلم هایی چون «کرامر علیه کرامر»، «داستان ازدواج»، «ماهی مرکب و نهنگ» و حتی در بسیاری از فیلم های ایرانی مانند «نادر» جدایی از سیمین. حتی «خواهران عجیب» هم به نقش کودکان برای به تعویق انداختن جدایی یا صلح و آشتی می پردازد و از این نظر «در دامان درخت» روایتی روایی ندارد.

این منتقد گفت: فیلم با استفاده از نشانه شناسی به بررسی عمیق روابط خانوادگی و مسائل روانی شخصیت ها می پردازد. در این فیلم نمادها و نشانه ها به عمق احساسات، درگیری ها و معانی پنهان در روابط انسانی می پردازند.

وی به نماد درخت در این فیلم اشاره کرد و افزود: در اینجا درخت نماد پیوند و تداوم و حتی مادر و سرپناه است که نشان دهنده ریشه و تداوم زندگی است. در صحنه هایی که شخصیت ها به نوعی به درخت نزدیک می شوند یا به آن پناه می برند، حس امنیت و آرامش در مواجهه با مشکلات را تداعی می کند.

سلیمانی فاخر خاطرنشان کرد: طبیعت و فضای روستایی بیانگر سادگی و پیوند عمیق‌تر انسان و طبیعت است. در این فیلم از روستا به عنوان پس‌زمینه برای روایت داستان استفاده می‌شود تا تضاد آرامش ظاهری محیط و تنش‌های درونی شخصیت‌ها را نشان دهد. آب و باران نماد پاکسازی و تجدید حیات هستند. در فیلم، سکانس‌هایی که در آن باران می‌بارد یا شخصیت‌ها با آب ارتباط برقرار می‌کنند، می‌تواند نشان دهنده تلاش آنها برای فرار از گذشته و یافتن آرامش باشد. گویی شخصیت ها برای رهایی از گذشته خود را به آب می اندازند.

این نشست با پرسش و پاسخ حاضران به پایان رسید.

منبع: یستا

تبلیغات بنری