مجله اینترنتی یستا

رسانه تخصصی اینترنتی یستا

درباره موشه دایان، فرمانده نظامی رژیم کودک کش | چشمه جنگ و جنون

تبلیغات بنری

به گزارش یستا;

فرانسه / 8 ژوئن 1941 / ساعت 4 صبح

همانطور که انتظار می رفت قرار بود یگان دایان با نیروهای جایگزین جایگزین شود اما خبری نشد. داری لنگ میزنی توی کار معلوم شد که یگان آنها در حال کمین کردن مواضع نیروهای فرانسوی است، بنابراین سربازان آن در یک ایستگاه پلیس در نزدیکی ویشی مستقر شدند تا موقعیت فرانسوی ها را در سنگر جدید خود زیر نظر بگیرند.

او خود یک نیروی تحت فرمان در بریتانیا بود. جنگ جهانی دوم انگلیسی ها را وارد کارزار سوریه و لبنان کرد. موشه دایان در حال تلاش برای مشاهده مواضع فرانسوی ها با دوربین دوچشمی ناگهان مورد اصابت گلوله تک تیرانداز فرانسوی از ناحیه چشم چپ قرار گرفت. تکه های فلز و شیشه به چشمانش پرید و تمام ماهیچه های درونی و بیرونی اش را خرد کرد. آسیب آنقدر عمیق بود که او نه تنها بینایی یک چشم خود را از دست داد، بلکه قادر به استفاده از چشم مصنوعی نیز نبود. زندگی او اکنون با چشمان بسته سیاه ادامه دارد. این چشم انداز ظاهر او را بیشتر شبیه به شخصیت سیاه پوست در نبردهای نابرابر کرد.

او اکنون یک مرد بد تمام عیار بود، با چهره ای که در نقاشی های کودکان، با آن چشم بند سیاه، نماد رذالت و شیطنت بود. در همان ماه های اول، او از ظاهر جدید خود متنفر بود، اما به تدریج از هویت جدید خود لذت برد تا اینکه به جای عینک، از این هدبند مرموز استفاده کرد. زیرا او مجذوب خونریزی و قدرت نمایی بود. اولین و آخرین سناریوی او در مناصب قدرت خشونت بود. همانطور که او بعداً در مقام وزیر دفاع اسرائیل و یکی از فرماندهان ارشد این رژیم گفت: «اسرائیل باید خطرناک‌تر از هر کسی باشد که جرأت ایجاد مزاحمت را داشته باشد، دیوانگی و جنون تنها وسیله او در موقعیت‌های استراتژیک بود تا مروری بر افکار و اعمال موشه دایان به عنوان نمادی از اندیشه صهیونیستی در صحنه درگیری های بین المللی به یادگار بماند.

ایران/۲۹ اردیبهشت ۱۳۴۷/تهران

این اولین بار است که ایران میزبان جام ملت های آسیا می شود. ایران پس از شکست حریفان خود در هنگ کنگ، تایوان و میانمار، اکنون به مصاف اسرائیل می رود. مردم ایران فراموش نکرده اند که 6 سال پیش پهلوی ها موشه دایان را به عنوان وزیر کشاورزی رژیم صهیونیستی به ایران دعوت کردند و برای ورود او فرش قرمز پهن کردند. مسلمانان ایرانی خشمگین از جنایات جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل با توپ فوتبال به ورزشگاه آمدند تا به بهانه فوتبال بازی کردن، خشم و اعتراض خود را از نماینده این رژیم ابراز کنند. جمعیت زیادی وارد ورزشگاه شدند.

چند روز پیش فرش فروشان ثروتمند یهودی در تهران چند بلیت پیش خرید کردند تا بین یهودیان مقیم پایتخت توزیع کنند. با باز شدن درهای ورزشگاه، گویی خشم فروخورده مردم از بین رفته بود، سیل هواداران مشتاق به سمت جایگاه ها سرازیر شد. بازیکنان فوتبال ایران با خواندن قرآن وارد زمین چمن می‌شوند و با شروع مسابقه تماشاگران به کار خود ادامه می‌دهند. به نظر می رسد همه چیز برای یک مسابقه فوتبال آماده می شود، اما به نظر می رسد عرصه دعوا و استبداد است. کسانی که در ورزشگاه حضور داشتند نمی‌توانستند جنایات اسرائیل علیه فلسطین، صحرای سینا، کرانه باختری و رود اردن را فراموش کنند.

بلندی های جولان در زمان فرماندهی موشه دایان تصرف شد و اسرائیل تنها در شش روز قلمرو خود را سه برابر کرد. مسجد النبی در شهر عسقلان به دستور موشه دایان تخریب شد و از این بنای تاریخی و مقدس حتی یک سنگ باقی نماند. جرقه آتش سوزی مسجدالاقصی به قلب مردم مسلمان ایران رسیده و اکنون این رقابت در فضای خفقان رژیم پهلوی به فرصت مناسبی برای اعتراض تبدیل شده است. بازیکنان تیم ملی با توپ و تماشاگران با شعار به مصاف اسرائیل آمدند. در میان هواداران ایرانی، برخی از آنها با چشم بند مشکی موشه دایان توجه رسانه ها را به خود جلب کردند و هر دقیقه با پرتاب اعلامیه هایی بین سکوها به اطلاع رسانی می پرداختند.

اگرچه گل اول اسراییل در ابتدای نیمه دوم نفس گیر بود، اما گل تساوی ایران توسط همایون بهزادی در دقیقه 75 شبیه ضربه محکمی از روی سنگر ایران بود. اما قالیش خانی با گل پیروزی در دقیقه 87 کار را به پایان رساند و بازیکنان معترض آن طبق رسم صهیونیست ها که در موقعیت ضعیفی به حصار حمله می کنند، به سمت داور حمله ور شدند.

این عادت قدیمی اسرائیلی هاست که هر بار شکست می خورند با نشر اکاذیب از تحقیر عذرخواهی می کنند. پس از پایان بازی تیم النصر به خیابان ها آمد. این فقط یک شکست ورزشی برای اسرائیلی ها نبود. انگار هر توپی که وارد دروازه اسراییل می شد مثل یک ضربه دیگر در چشمان موشه دایان و یارانش بود.

اسرائیل / 16 اکتبر 1981 / تل آویو

موشه دایان در سال 1981 بر اثر حمله قلبی درگذشت. او از سرطان روده بزرگ رنج می برد. اخیراً، او یک سیاستمدار بازنشسته بوده است که دور حفره نشسته و گهگاه اظهار نظر می کند. او همچنین تمام دارایی های شخصی خود را به محافظ خود داد. کسی که در هنگام مرگ نتوانست جلوی مرگ او را بگیرد. در سال 2005 چشم بند معروف او در حراجی به قیمت 75000 دلار فروخته شد. چشم بندی که فقط چشم چپش نبود چشمان دایان و دوستانش را به هر چیزی جز زور و ظلم بسته بود.

می گفت کشتار و ظلم راه برون رفت از هر راه سختی است. در طول جنگ شش روزه، او معتقد بود که اگر ابتکار عمل در کشتار غیرنظامیان را به دست بگیرد، همه چیز تحت کنترل اسرائیل خواهد بود. هر موشک با بیست گلوله پاسخ داد. اکنون بیش از ده سال از مرگ موشه دایان می گذرد. او می خواست اسرائیل مانند سگی هار و وحشتناک در جهان باشد تا کسی جرات نزدیک شدن به آن را نداشته باشد. اسرائیل اکنون افسار را شکسته است. در غزه و لبنان نیروهای غیرنظامی و مناطق مسکونی را نابود می کند.

او بیمارستان ها را به آتش می کشد. این کشور از سلاح های ممنوعه استفاده می کند و هزاران فلسطینی را در پناهگاه های ناامن آواره می کند. جنون او در سرتاسر جهان خبرساز شد. اما تنها چیزی که از رویای او باقی مانده بود دندان های خونین این سگ هار بود. ترسیده و ضعیف.

تبلیغات بنری