مجله اینترنتی یستا

رسانه تخصصی اینترنتی یستا

اختلاف خانوادگی برچسبی خطرناک برای خشونت خانگی

تبلیغات بنری

به گزارش یستا سیمین کاظمی، جامعه شناس و عضو مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در گفت و گو با خبرنگار یستا ضمن اشاره به ایرادات قانونی ایجاد بازدارندگی در برابر خشونت خانگی، به بعد فرهنگی پرداخت. و زمینه های مدنی این پدیده. در ادامه شرح این حدیث آمده است:

ما نمی توانیم بدون توجه به قانون جلوی انواع خشونت ها را بگیریم

به گفته الکاظمی، قوانین فعلی مربوط به خشونت علیه زنان بازدارنده نیست یا قدرت بازدارندگی آنها ضعیف است. همچنین موادی در قانون مانند ماده 220 و ماده 630 قانون مجازات اسلامی وجود دارد که همچنان موضوع بحث فقهی، حقوقی و مدنی است و یا مواد دیگری که مجازات قتل زن را به نصف مجازات تعیین کرده است. مردی که در واقع این بازدارندگی را از نظر بسیاری کاهش می دهد. علاوه بر این، خشونت علیه زنان به ویژه در خانواده جرم محسوب نمی شود.

بنابراین، قانون باید برای حمایت و حمایت هر چه بیشتر از زنان اصلاح شود. فعالان حقوق زنان سال هاست که کاستی های موجود را بیان می کنند و لایحه امنیت زنان برای رفع خلأهای قانونی تدوین شد که پس از بررسی ها و اصلاحات فراوان، هنوز همان قانون ولرم حمایتی به تصویب نرسیده و از سرنوشت آن اطلاعی در دست نیست. بعد از 13 سال مشخص نیست.

ما نمی توانیم بدون توجه به قانون جلوی انواع خشونت ها را بگیریم. اصلاح قانون اولین گام و شرط لازم برای جلوگیری از خشونت علیه زنان است، هرچند به خودی خود کافی نیست. باید در نظر داشت که قانون مظهر ارزش ها و هنجارها در جامعه است. وقتی می بینیم مردی به عنوان یک شوهر یا پدر می تواند دختر یا زن خود را بدون مجازات بکشد، به این معنی است که زندگی یک زن در آن جامعه آنقدر که باید ارزش ندارد و به همین دلیل است که مردان گاهی این مسئولیت را جدی می گیرند. . زندگی زنان به عنوان تفسیر آنها جدای از بحث در مورد قوانین، خشونت علیه و کشتار زنان نباید عادی شود و روابط نابرابر قدرت بین جنسیت ها تحت عنوان اختلافات خانوادگی رد شود.

“اختلافات خانوادگی”؛ توجیهی برای سرپوش گذاشتن بر خشونت خانگی

این جامعه شناس در پاسخ به این سوال که خارج از بحث های حقوقی پیرامون این پدیده باید به چه موضوعاتی توجه شود، می افزاید: در ایران هنوز خشونت جنسیتی به رسمیت شناخته نشده است و اصرار بر تحریف جرم زن کشی در خانواده وجود دارد. درگیری ها می گویند هر خبری که در مورد کشته شدن یک زن منتشر می شود به دلیل اختلافات خانوادگی است. وقتی می گویند دعواهای خانوادگی، یعنی موضوع مربوط به حوزه خصوصی است و ربطی به جامعه، ساختار اجتماعی و فرهنگی و نظام حقوقی ندارد. بنابراین، طبقه بندی کشتار زنان تحت عنوان اختلافات خانوادگی به معنای نادیده گرفتن نقش عوامل بیرونی در خشونت علیه زنان و نفی نقش ساختارها در عرصه های مختلف از جمله نظام فرهنگی، اجتماعی و حقوقی در شکل گیری این خشونت است. یا پنهان. این در حالی است که می دانیم گاهی حتی خانواده جایی نیست که قدرت، حقوق، منابع و امتیازات به طور مساوی تقسیم شود، بلکه گاهی اولین کانون نابرابری و تضییع حقوق زنان است. این واقعیتی است که تا حد زیادی نادیده گرفته می شود.

وقتی خانواده محل روابط نابرابر قدرت است، باید انتظار داشت که درگیری به وجود بیاید و قربانیان این درگیری در بیشتر موارد زنان هستند. از منظر رسمی، آنچه در خشونت خانگی و کشتار زنان خودنمایی می کند همین اختلافات یا درگیری هاست، بدون توجه به ریشه ها و زمینه های آن. باید بدانیم که خشونت مشکلی نیست که بتوان با دعوت به آرامش و مشاوره جلوی آن را گرفت. جنبه های عینی و مادی دارد که نیاز به توجه دارد.

خشونت زیر پوست فرهنگ است

الکاظمی با اشاره به وجود فرهنگی به نام «فرهنگ مردسالارانه» می‌گوید: نکته‌ای که فکر می‌کنم ذکر آن ضروری است این است که شاهد هستیم که وقتی زنی کشته می‌شود، گاه بسیاری به دنبال دلیلی برای مقصر دانستن قربانی می‌گردند. یعنی زنی که به هر دلیلی نافرمانی کند مستحق مرگ یا جراحت است. این نشان می دهد که جامعه همچنان تابع نوعی فرهنگ مردسالارانه یا حداقل تحت تأثیر آن است.

در فرهنگ مردسالار، تسلیم مطلق از زنان انتظار می رود و خشم و خشونت مردانه موجه است. در جامعه‌ای که خشونت علیه زنان تحت هر عنوان و به هر دلیلی موجه است و میل به خشونت علیه زنان زیر پوست فرهنگ جاری است، پیشگیری از خشونت علیه زنان کار بسیار دشواری است.

هزینه ارتکاب جنایت علیه زنان باید افزایش یابد

این جامعه شناس در پاسخ به سوالی مبنی بر نحوه حمایت از زنانی که با انواع خشونت مواجه می شوند، می گوید: همانطور که در ابتدا اشاره کردیم، یکی از اصول بدیهی برخورد با پدیده خشونت خانگی، وضع قوانین پیشگیرانه است که از بروز آن جلوگیری کند. . وقوع موارد خشونت و همچنین در موارد خشونت علیه زنان برخورد موثر و جدی با عاملان خشونت. با وضع چنین قوانینی، دادگاه ها می توانند به پشتوانه و پناهگاه اصلی زنان قربانی خشونت تبدیل شوند و علاوه بر حمایت از قربانی، از میزان خشونت علیه زنان در جامعه کاسته شود.

یکی از مهم ترین اقدامات برای جلوگیری از تکرار خشونت علیه زنان، برخورد صحیح و سودمند با مرتکبین این نوع خشونت هاست، به طوری که قانونگذار سعی می کند با واکنش های مناسب از تکرار خشونت توسط مردان جلوگیری کند.

در جرایمی مانند قتل، مثله کردن و جراحت در قانون جزای ایران به ویژه مواد 209، 210، 300، 273، 258 و بند 6 ماده 287 باید حمایت کیفری بیشتری از زنان صورت گیرد. وضعیت حمایت کیفری از زنان در برابر حملات فیزیکی علیه آنان را می توان عاملی در افزایش میزان و احتمال قربانی شدن دانست زیرا هزینه ارتکاب جرایم فوق علیه زنان نسبت به مردان کمتر است.

منبع: یستا

تبلیغات بنری

منبع : خبرگزاری shahraranews