آیا ازدواج می‌تواند مشکلات رفتاری را درمان کند؟

به گزارش سایت جهان نیوز به نقل از خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، ازدواج همواره یکی از مهم ترین تصمیمات زندگی هر فرد محسوب می شود. این در حالی است که برخی افراد به اشتباه معتقدند ازدواج می تواند به طور معجزه آسایی مشکلات اخلاقی و رفتاری افراد را حل کند. تجربه نشان می دهد که چنین تصوری نه تنها اشتباه است، بلکه می تواند منجر به مشکلات و چالش های بیشتری در زندگی مشترک شود. در زیر در مورد تجربه فردی صحبت خواهیم کرد که با وجود مشکلات رفتاری تصمیم به ازدواج گرفت به این امید که ازدواج او را تغییر دهد.

همدیگر را بشناسید و ازدواج کنید
نازنین و آرش در دوران دانشگاه با هم آشنا شدند. آرش مردی باهوش و جذاب بود، اما گاهی رفتارهای عجیب و غریب و غیرعادی از خود نشان می داد. او امیدوار بود که بتواند بر مشکلات خود غلبه کند و در کنار نازنین زندگی خوشی داشته باشد. نازنین نیز رفتار آرش را نادیده گرفت و آن را مشکلاتی گذرا دانست و با آرش ازدواج کرد به این امید که ازدواج و عشق مشکلات او را حل کند.

مشکلات پیش می آید
نازنین در سال های اول ازدواج متوجه شد که رفتار عجیب آرش ​​فراتر از حد انتظار است. او گاهی اوقات نمی توانست بین واقعیت و خیال تمایز قائل شود، صداهایی را می شنید که وجود نداشتند و باورهای نادرست و غیر واقعی داشت. نازنین با کمک مشاوره متوجه شد که این مشکلات نشانه یک اختلال روان پریشی است. با این حال او همچنان امیدوار بود که بتواند با صبر و عشق به آرش کمک کند.

تلاش برای درمان: چالش های مداوم
نازنین با حمایت و تشویق آرش را تشویق کرد که به روانپزشک و روانشناس مراجعه کند. آرش گاهی با درمان و دارو موافقت می کرد، اما در بسیاری از موارد حاضر به همکاری نشد. نازنین سعی می کرد جو خانه را آرام نگه دارد اما شرایط آرش نوسانات زیادی داشت و این نوسانات باعث تنش و فشار روحی زیادی روی نازنین شد.

نازنین به مرور زمان متوجه شد که تلاش او کافی نیست و آرش به تنهایی نمی تواند تغییر کند. نوسانات شدید در رفتار آرش باعث تنش شدید در زندگی مشترک آنها شد. نازنین احساس می کرد در یک چرخه بی پایان امید و ناامیدی گرفتار شده است. او به این نتیجه رسید که آرش باید بخواهد بهتر شود و تا زمانی که او حاضر به درمان نشود، هیچ چیز نمی تواند وضعیت را بهبود بخشد.

پذیرش واقعیت: یک تصمیم دشوار
نازنین پس از سال ها تلاش و تحمل به این نتیجه رسید که نمی تواند زندگی خود را وقف تغییر فردی کند که به تغییر اعتقاد ندارد. او تصمیم به جدایی گرفت تا بتواند به سلامت روان و زندگی خود بیشتر توجه کند. نازنین دریافت که ازدواج به تنهایی نمی تواند مشکلات روانی جدی را حل کند و تغییرات واقعی نیازمند اراده و تعهد فردی است.

ازدواج درمانگاه مشکلات روانی جدی نیست
تجربه نازنین، ردا و امثال آن ها که به امید تغییر خود یا شریک زندگی شان ازدواج می کنند، نشان می دهد که ازدواج نمی تواند درمانی برای مشکلات جدی روحی باشد. اگرچه حمایت و محبت شوهر می تواند به بهبود وضعیت کمک کند، اما تغییر واقعی باید از درون باشد. ازدواج باید بر پایه عشق، احترام متقابل و مسئولیت بنا شود، نه امید به تغییر معجزه آسا در رفتارهای منفی.

آنها مشکلات رفتاری را پس از ازدواج بهبود می بخشند
برای داشتن یک زندگی مشترک موفق باید به مشکلات روحی و رفتاری که خود و طرف مقابل قبل از ازدواج دارند دقت کرد و از تصمیمات عجولانه بر اساس امید به تغییر اجتناب کرد. دکتر مصطفی تبریزی، مشاور پیش از ازدواج می گوید: «کسی که فکر می کند بسیاری از بیماری های روانی اش مانند اسکیزوفرنی، وسواس فکری و افسردگی بعد از ازدواج درمان می شود، خواب باطل است. چون همه این مشکلات یک مسئله درمانی است و ربطی به بیرون و شخص دوم ندارد.»

وی افزود: فطرت افراد درون گرایی صرف را دوست دارد و با ازدواج نه تغییر می کند و نه به برون گرایی تبدیل می شود. البته هر فردی درجه ای از درون گرایی و برون گرایی دارد و این طبیعی است. اما آنهایی که در هر دو سر طیف هستند، که خیلی درونگرا یا خیلی برونگرا هستند، با ازدواج تغییر نخواهند کرد.»

یک مشاور پیش از ازدواج نیز این موضوع را تایید می کند: «بعضی ها هم فکر می کنند که بعد از ازدواج، شریک زندگی شان باید زخم های دوران کودکی شان را ترمیم کند که این هم تصور اشتباهی است.

این زن، پرستار یا پزشک نیست که وظیفه درمان را بر عهده دارد.

آیا ازدواج خود به خود به بلوغ فکری و تغییر در افراد می انجامد؟
تبریزی در پاسخ به این سؤال می‌گوید: «تغییراتی که ازدواج ایجاد می‌کند، تغییرات ساختاری است باورها نیز ممکن است پس از ازدواج تغییر کنند، و این فقط در مورد ازدواج نیست، بلکه ممکن است باورهای ما دستخوش تغییرات درست یا غلط شوند.

هیچ فردی 100% سالم نیست.
به گفته تبریزی، هیچ فردی دارای شخصیت صد در صد سالم نیست و این امر در ازدواج و زندگی مشترک از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اما برخی از افراد مشکلات پزشکی دارند و از اختلال روان پریشی رنج می برند، بنابراین این افراد تا بهبودی نباید ازدواج کنند. زیرا اگر طرف مقابل ازدواج کند، این افراد نیز متضرر می شوند و این ازدواج در نهایت منجر به دعوا یا طلاق می شود.

وی افزود: البته همه افراها نقاط ضعفی دارند. بنابراین اگر در مشاوره ازدواج به زوجین اطلاع داده شود که هر فردی دارای شخصیت منحصر به فرد و دارای نقاط قوت و ضعف است و هیچ فردی کامل نیست، مسیر صحیح ازدواج افراد فراهم می شود.

این مشاور قبل از ازدواج بر پذیرش نقاط قوت و ضعف طرف مقابل تاکید می کند: «در ازدواج باید نقاط قوت و ضعف افراد را بپذیریم و نقاط ضعف و قوت آنها را به طور کلی بپذیریم در این صورت مشکلی در ازدواج وجود نخواهد داشت برخی از عوامل به تنهایی می تواند منجر به مشکلاتی در ازدواج شود، مانند اختلال وسواس فکری یا تعارض در باورهای مذهبی.

ازدواج هم مثل رانندگی نیاز به گواهینامه دارد
تبریزی با اشاره به اینکه ازدواج نیز مانند رانندگی با ماشین نیاز به گواهینامه دارد، می گوید: توصیه من به جوانان این است که قبل از ازدواج با عوامل موثر در ازدواج آشنا شوند و به عنوان یک زندگی مشترک وارد زندگی مشترک شوند. یک حرفه ای.”

وی در پایان تاکید می کند: ازدواج یک تصمیم مهم و سرنوشت ساز است که نباید عجولانه و بدون فکر کردن، قبل از ازدواج به موضوع فکر کرد و از آمادگی خود برای این تعهد بزرگ اطمینان حاصل کرد.