اگر از دوستان صنعت نشر و نویسندگان بپرسید که پایان فرآیند صنعت نشر و پایان داستان کتاب چیست، احتمالاً پاسخ آنها چیزی شبیه به این خواهد بود:
1. نوشتن کتاب یا تولید محتوای کتاب.
2. چاپ کتاب یا تولید هنری کتاب.
3. فروش کتاب و افزایش تیراژ آنها.
اما حقیقت این است که این موارد پایان فرآیند صنعت نشر و پایان داستان کتاب نیست!
در واقع چاپ زیاد کتاب و حتی فروش بالای آن (با وجود ارزشش) جای افتخار ندارد! زیرا افزایش تیراژ هر کتابی با فروش کتاب و یا از طریق حمایت دولتی یا تبلیغات خصوصی امکان پذیر است.
با این اوصاف، شاید باید گفت که کتابخوانی بخش مهمی از صنعت نشر کشور است. یعنی باید بگوییم: کتابها برای خواندن نوشته میشوند، اما حتی خواندن آنها پایان فرآیند صنعت نشر نیست!
پس از مطالعه کتاب باید رفتار خوانندگان را تغییر دهد. کتاب باید بتواند ارزش های انسانی را تولید کند.
فرض کنید کتابی درباره زندگی نامه شهدا نوشته شده است. این کتاب باید شما را به زندگی شهدا نزدیک کند. بعد از مطالعه کتاب باید رفتار و نگرش شما نسبت به شهدا و ارزش های دفاع مقدس با قبل متفاوت باشد.
بنابراین، پایان داستان کتاب تغییر رفتار و نگرش خوانندگان است، نه چاپ، فروش و حتی خواندن آن.
ناشران، نویسندگان و فعالان عرصه کتاب باید به خود ببالند که هر حرفی که می زنند، اگر به بهبود رفتار عموم منجر شود، ارزش روزافزونی دارد و افق هایی را در جامعه «نویسندگان» می گشاید.
در واقع، حفظ عرصه کتاب، هویت امروز و آینده جامعه است و مروج مطالعه، حافظ گرانبهاترین زرادخانه های جهان هستند. سلاح کتابداران وسیله نیکو و اصلاح کننده ای است که جلال کتاب و تسلط بر سند داشته باشد، زیرا کتاب نیز سند است.
ما باید تمام هوش و توان خود را بگذاریم تا حافظان شایسته این میراث باشیم. مسلم است که در عصر جهاد البیان که نقش رسانه ای کتاب پررنگ می شود، مجاهدان عرصه میراث مکتوب و علمای علم اطلاعات و علوم آن اجر و ثواب خواهند داشت که حافظان آن خواهند بود. امنیت و آرامش سازندگان ایمنی و صلح. «جهاد از درهای بهشت است و نصرت خدا بر اولیای خود است.
مطالب مرتبط
چطور از بهترین نمایشهای تئاتر مطلع شویم؟
تکذیب افزایش قیمت گازوئیل (۱۵ دی ۱۴۰۳)
فیلمهای بخش مسابقه کوتاه داستانی جشنواره فجر مشخص شد (۱۵ دی ۱۴۰۳)